جدول جو
جدول جو

معنی زراق - جستجوی لغت در جدول جو

زراق
ترفندگر فریبکار مکار فریبنده ریا کار
تصویری از زراق
تصویر زراق
فرهنگ لغت هوشیار
زراق
ریاکار، دورو، نیرنگ ساز
تصویری از زراق
تصویر زراق
فرهنگ فارسی عمید
زراق
((زَ رّ))
فریبنده، ریاکار
تصویری از زراق
تصویر زراق
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زراقه
تصویر زراقه
آبدزدک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زراقم
تصویر زراقم
جمع زرقم، کبودها مارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زراقه
تصویر زراقه
((زَ رّ قِ یا قَ))
آب دزدک
فرهنگ فارسی معین
زوبین ژوبین حربه ایست مانند نیزه نیزه خرد: کمند رستم دستان به بسباشد رکاب او چنان چون گرز افریدون نه بس مسمار ومزراقش، شتری که رحل را سپس افکند جمع مزاریق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزراق
تصویر مزراق
((مِ زْ))
نیزه کوتاه، زوبین، جمع مزاریق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مزراق
تصویر مزراق
نیزۀ کوتاه، زوبین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رزاق
تصویر رزاق
(پسرانه)
روزی دهنده، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اراق
تصویر اراق
انگل (آفت)، زردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دراق
تصویر دراق
می، پاد زهر، جمع درقه، سپرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از براق
تصویر براق
درخشان، درخشنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سراق
تصویر سراق
پیش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از براق
تصویر براق
اسب تیزرو، اسب اصیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزاق
تصویر رزاق
پیدا کننده روزی و دهنده آن، روزی بخش
فرهنگ لغت هوشیار
گلوبند گردن آویز، ایستار افسار گونه ای از زرفین و ریسمان که هنگام سرکشی ستور آن را کشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زواق
تصویر زواق
زیورزنانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زقاق
تصویر زقاق
خیک ساز خیک فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زراف
تصویر زراف
تند رو
فرهنگ لغت هوشیار
زمین را جهت زراعت به کسی دادن در صورتیکه تخم با مالک باشد، مزارعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زراط
تصویر زراط
راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرار
تصویر زرار
تیزهوش دوراندیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زراد
تصویر زراد
خفه کننده، زره ساز آنکه زره سازد زره ساز زره گر
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از رده دو لپه ییهای جدا گلربگ که تیره مخصوصی به نام زرشکیان از تیره نزدیک به تیره آلالگان است. زرشک معمولی درختچه ایست به ارتفاع 2 تا 3 متر که معمولا در حاشیه جنگلهای غالب نقاط اروپا و ایران میروید برگهاش دندانه دار و گلهایش زرد رنگ و مجتمع به صورت خوشه و آویخته است. میوه آن کوچک و قرمز رنگ و بیضوی به طول 7 تا 8 و به عرض 3 میلیمتر میباشد. ریشه و برگ و میوه آن بمصارف دارویی میرسد برباریس انبر باریس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زعاق
تصویر زعاق
تلخ آب، شور خوراک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زریق
تصویر زریق
مصغر ازرق زاغ کبود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حراق
تصویر حراق
سوزنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراق
تصویر سراق
جمع سارق، دزدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شراق
تصویر شراق
تابخانه جای نشستن درآفتاب زمستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراق
تصویر مراق
لایۀ خارجی پردۀ صفاق، در طب قدیم نوعی مالیخولیا که آن را ناشی از افزایش سودا می دانستند و عقیده داشتند که گردن بیمار ستبر می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زراد
تصویر زراد
زردساز، زره ساز، زره گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وراق
تصویر وراق
کسی که کتاب را صحافی می کرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرقا
تصویر زرقا
نابینا، آنکه چشمش نمی بیند، کور، ویژگی چشمی که توانایی دیدن ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراق
تصویر فراق
جدا شدن و دور شدن از یکدیگر، جدایی
فرهنگ فارسی عمید