- زخریط (زِ)
آب دهن گوسپند و شتر. (منتهی الارب) (از ترجمه قاموس). همان زخرط است. (از اقرب الموارد). و رجوع به زخرط شود، آب بینی گوسپند و شتر. (منتهی الارب) (ترجمه قاموس). رجوع به زخرط شود
گیاهیست. (منتهی الارب) (از محیطالمحیط) (ترجمه قاموس). لغتی است در زخرط بهمین معنی. (از اقرب الموارد). رجوع به زخرط شود
گیاهیست. (منتهی الارب) (از محیطالمحیط) (ترجمه قاموس). لغتی است در زخرط بهمین معنی. (از اقرب الموارد). رجوع به زخرط شود
