دوری. (دهار) (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). گویند: هویزحزح منه، یعنی بدور است از او. (از متن اللغه) (از ناظم الاطباء) رجوع به زحزحه، زحزاح و تزحزح شود
دوری. (دهار) (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). گویند: هویزحزح منه، یعنی بدور است از او. (از متن اللغه) (از ناظم الاطباء) رجوع به زحزحه، زحزاح و تزحزح شود