- زحالق
- جمع زحلوقه، آلاکلنگ ها
معنی زحالق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع زحلوقه، آلاکلنگ ها
جمع زحلوفه، سرسره ها
باد سخت
زایل کننده و سترنده موی
زایل کننده و سترندۀ موی، سرتراش، دارویی که موی بدن را زایل کند مانند زرنیخ و نوره، کوه بسیار بلند که گیاهی در آن نباشد
((لِ))
فرهنگ فارسی معین
ماده و دوایی که زایل کننده و سترنده موی باشد مانند زرنیخ و نوره و سفید آب و خاکستر و غیره، حلاق