آراستن، و فعل آن از باب نصر آید. (شرح قاموس) (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب). آراستن. (آنندراج). تزیین. (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) (از قاموس) (از المعجم الوسیط). زت و تزئیت، آراستن است، و فعل ثلاثی مجرد از آن بکار نرفته است. (از تاج العروس)
آراستن، و فعل آن از باب نصر آید. (شرح قاموس) (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب). آراستن. (آنندراج). تزیین. (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) (از قاموس) (از المعجم الوسیط). زت و تزئیت، آراستن است، و فعل ثلاثی مجرد از آن بکار نرفته است. (از تاج العروس)
درآمدن کنه به چیزی که چسبیده به آن. (منتهی الارب). برچسبیدن کنه به هر کس که بر آن آویخت. (از ناظم الاطباء) (آنندراج). چنگ زدن کنه به آنکه در او آویخت. (از قطر المحیط) (از ترجمه قاموس). ثابت شدن کنه به آن کس که در او آویزد. (از متن اللغه). مؤلف تاج العروس گوید: صواب در این ماده ’ر’ مهمله است و بهمین دلیل هیچیک از ائمۀ لغت، آنرا در باب ’ز’ نیاورده است. رجوع به رتوخ شود
درآمدن کنه به چیزی که چسبیده به آن. (منتهی الارب). برچسبیدن کنه به هر کس که بر آن آویخت. (از ناظم الاطباء) (آنندراج). چنگ زدن کنه به آنکه در او آویخت. (از قطر المحیط) (از ترجمه قاموس). ثابت شدن کنه به آن کس که در او آویزد. (از متن اللغه). مؤلف تاج العروس گوید: صواب در این ماده ’ر’ مهمله است و بهمین دلیل هیچیک از ائمۀ لغت، آنرا در باب ’ز’ نیاورده است. رجوع به رتوخ شود
فرانسوی کوتزایه ازتاتها یا نیتراتها نمکهای جامد اسیدازتیک هستند. بعضی بیرنگ یا سفید و برخی رنگین اند مانند نیترات نیکل و مس. همه آنها در آب حل میشوند و بر اثر حرارت تجزیه شده اکسیژن خود را از دست میدهند
فرانسوی کوتزایه ازتاتها یا نیتراتها نمکهای جامد اسیدازتیک هستند. بعضی بیرنگ یا سفید و برخی رنگین اند مانند نیترات نیکل و مس. همه آنها در آب حل میشوند و بر اثر حرارت تجزیه شده اکسیژن خود را از دست میدهند