بطنی است از علی. از دهامشه، که از قبیلۀ عمارات عنزهاند. زبنه خود بچند شعبه (فخد) تقسیم میشود: جمیشات، سبابیج، جعبان، صرمه، رکعان، جواسم، فویزه. مجلاد. خزام. عرایف. زینین العیون. و خدران. (از معجم قبائل العرب تألیف عمررضاکحاله)
بطنی است از علی. از دهامشه، که از قبیلۀ عمارات عنزهاند. زبنه خود بچند شعبه (فخد) تقسیم میشود: جمیشات، سبابیج، جعبان، صرمه، رکعان، جواسم، فویزه. مجلاد. خزام. عرایف. زینین العیون. و خدران. (از معجم قبائل العرب تألیف عمررضاکحاله)
پای شتر است از زبن بمعنی دفع زیرا که با آن دفع میکند و میراند. طریح گوید: غبس خنابس کلهن مصدر نهد الزبنه کالعریش شتیم. (از تاج العروس) (لسان العرب). زبنه الناقه، پای ناقه است که حالب را با آن از خود میراند. (متن اللغه)
پای شتر است از زبن بمعنی دفع زیرا که با آن دفع میکند و میراند. طریح گوید: غبس خنابس کلهن مصدر نهد الزبنه کالعریش شتیم. (از تاج العروس) (لسان العرب). زبنه الناقه، پای ناقه است که حالب را با آن از خود میراند. (متن اللغه)
جیرجیرک، زنجره، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرک، جرواسک، چزد، جزد، زلّه
جیرجیرَک، زَنجَرِه، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرَک، جَرواسَک، چَزد، جَزد، زَلِّه
در تازی: گره چوب، آک (عیب)، میخچه دژک گره عقده گره در رسن گره در چوب دژک نی یعنی گره آن، سر حلقوم شتر، دشمنی عداوت کینه، عیب آهو تباهی و صمت، بیماری ضد طبع، یک نوع خارش و بیماری که در مقعد بروز میکند و شخص خواهش مینماید تا مردی را بروی خود کشد تا با او آن کند که با زنان کنند
در تازی: گره چوب، آک (عیب)، میخچه دژک گره عقده گره در رسن گره در چوب دژک نی یعنی گره آن، سر حلقوم شتر، دشمنی عداوت کینه، عیب آهو تباهی و صمت، بیماری ضد طبع، یک نوع خارش و بیماری که در مقعد بروز میکند و شخص خواهش مینماید تا مردی را بروی خود کشد تا با او آن کند که با زنان کنند