معنی زبران - جستجوی لغت در جدول جو

زبران

لغت نامه دهخدا

زوران

(پسرانه)

نام نوعی کشتی باستانی

فرهنگ نامهای ایرانی

زمران

(پسرانه)

نام پسر ابراهیم (ع)

فرهنگ نامهای ایرانی

جبران

تلافی
جبران کردن: تلافی کردن صدمه و خسارتی که به کسی وارد شده

فرهنگ فارسی عمید

دبران

یکی از منازل قمر مشتمل بر پنج ستاره در برج ثور، ستاره ای در چشم صورت فلکی ثور، عین الثور

فرهنگ فارسی عمید

زبرقان

هلال ماه

فرهنگ فارسی عمید

زبرین

بالایی، قرار گرفته در قسمت بالا

فرهنگ فارسی عمید

زاران

زاری کنان، گریه کنان، نالان

فرهنگ فارسی عمید

زربان

پیر کهنسال، پیر فرتوت

فرهنگ فارسی عمید

زبرانی

(زَ بَ)

زید بن عبدالله فقیه منسوب است به زبران (قریه ای در جند یمن). (منتهی الارب) (تاج العروس). و رجوع بزبران شود

لغت نامه دهخدا

زبرانی

(زَ)

نسبت است به زبران (قریه ای به جند). رجوع به زبران شود

لغت نامه دهخدا

جبران

تلافی کردن، خسارت و صدمه

فرهنگ لغت هوشیار

دبران

دیده گاو خوان چهارم از ماهخوان ها (منازل قمر) زبانزد اختر شناسی پییگ

فرهنگ لغت هوشیار

زبرقان

ماه شب چهارده، کم ریش

فرهنگ لغت هوشیار

زبرین

اعلی، فوقانی

فرهنگ لغت هوشیار

زبلان

جمع زبیل، انبان ها، خنورها

فرهنگ لغت هوشیار

عبران

گریان اندوهگین

فرهنگ لغت هوشیار

زبراء

پهن دوش

فرهنگ لغت هوشیار

جبران

((جُ))

تلافی کردن

فرهنگ فارسی معین

زبرین

((زَ بَ))

فوقانی

فرهنگ فارسی معین

دبران

((دَ بَ))

ستاره سرخ رنگی از قدر اول واقع در چشم صورت فلکی «گاو» یا «ثور»، دیده گاو، عین الثور

فرهنگ فارسی معین

جبران

باز نهش، شیان، باز پرداخت، برگرداندن

فرهنگ واژه فارسی سره

جبران

Compensation, Recoupment, Reparation, Restitution

دیکشنری فارسی به انگلیسی

جبران

compensation, récupération, réparation, (FR) restitution

دیکشنری فارسی به فرانسوی

جبران

компенсация , возмещение , ремонт , возмещение

دیکشنری فارسی به روسی

جبران

Entschädigung, Rückgewinnung, Reparatur, (DE) Rückerstattung

دیکشنری فارسی به آلمانی

جبران

компенсація , відшкодування , ремонт , відшкодування

دیکشنری فارسی به اوکراینی

جبران

rekompensata, odzyskiwanie, naprawa, (PL) rekompensata

دیکشنری فارسی به لهستانی

جبران

补偿 , 恢复 , 修复 , 赔偿

دیکشنری فارسی به چینی

جبران

compensação, recuperação, reparação, (PT) restituição

دیکشنری فارسی به پرتغالی

جبران

compensazione, recupero, riparazione, (IT) restituzione

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

جبران

compensación, recuperación, rehabilitación, (ES) restitución

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

جبران

compensatie, herstel, reparatie, (NL) restitutie

دیکشنری فارسی به هلندی

جبران

การชดเชย , การฟื้นฟู , การซ่อมแซม , การชดเชย

دیکشنری فارسی به تایلندی

جبران

kompensasi, pemulihan, perbaikan, (ID) restitusi

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

معنی زبران - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما