جدول جو
جدول جو

معنی زبدالملح - جستجوی لغت در جدول جو

زبدالملح
(زَ بَ دُلْ مِ)
زهرۀ اسبوس است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
زبدالملح
زهره آسیوس است که مراد شوره (نتیرات دو پتاسیم) باشد
تصویری از زبدالملح
تصویر زبدالملح
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عبدالملک
تصویر عبدالملک
(پسرانه)
بنده یا پادشاه خداوند، نام دو تن از پادشاهان سامانی
فرهنگ نامهای ایرانی
(زَ رُلْ مِ)
نباتی است که بر نیل مصر بر روی آب بود. ودر آبهای ایستاده و نهان نیز بود و در زمینهای شور نیز بود و بهترین آن زعفران رنگ بود که بغایت منتین باشد و در طعم وی شوری و گزیدگی بود و محلل و ملطف بوده مصلح ریش های پلید... و مانند نمک بود. (از اختیارات بدیعی). رجوع به زهرهالملح و الفاظ الادویه شود
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ مَ لِ)
ولی العبلات از مولدین بربر و از مغنیان مشهور صدر اسلام و از حاذق ترین آنان در صنعت غناست. وی به مکه سکونت گزید. از جهت جمالی که داشت الغریض میگفتند. وی به سال 59 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
ابن زهر بن عبدالملک بن محمد بن مروان بن زهر. رجوع به ابن زهر چند تن از دانشمندان خاندان اندلسی شود. و نیز رجوع شود به الاعلام زرکلی
ابن احمد بن عبدالملک بن شهید القرطبی، مکنی به ابومروان و ملقب به ابن شهید. رجوع به ابن شهید ابوعامر و نیز الاعلام زرکلی شود
ابن محمد شیخ بن القائم بامرالله ، مکنی به ابومروان ملقب به المعتصم السعدی. رجوع به ابن زهر و الاعلام زرکلی شود
ابن قریب بن علی بن اصمع الباهلی، مکنی به ابوسعید و معروف به اصمعی. رجوع به اصمعی و نیز الاعلام زرکلی شود
ابن عبدالله بن یوسف بن جوینی ملقب به امام الحرمین. رجوع به ابوالمعالی جوینی عبدالملک و امام الحرمین شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زبد الملح
تصویر زبد الملح
شوره
فرهنگ لغت هوشیار