- زاقدان
- پارسی ک زهدان زاجدان بچه دان زهدان
معنی زاقدان - جستجوی لغت در جدول جو
- زاقدان
- بچه دان، زهدان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
ماندانا، عنبر سیاه، نام دختر آستیاگس آخرین پادشاه ماد و همسر کمبوجیه و مادر کوروش پادشاه هخامنشی
وضع حمل
پسماندها، دورریزه ها
صاحب نظر، صاحبنظر
جوال، تنگ ظرف شراب، شراب
خورجین، جای بار
راهنما راهبر هادی دلیل
دو رودان (دجله فرات)
جمع زائده افزودگان
عمل زاییدن وضع حمل
دو سر پستان، دو زایده پستانی شکل که رشته های زوج اول اعصاب دماغی (عصب بویایی) از آن متفرع گردند و از سوراخ های صفحه غربالی استخوان پرویز نی وارد مخاط بینی شوند بصل شامه ای
مانند زاهدان همچون پارسایان، منسوب به زاهد
زنگله که زنان بر پای بندند جلاجل
زیر چانه
همیشه، دایم، هموار، باقی، پیوسته، ابدی، جاویدان، جاودانه
ظرفی که در آن نان و خوردنی بگذارند
ظرف چای
لاک پشت
جائی که بر آن خاک و خاشاک اندازند
آل، قبیله، اهلیت، عترت، خانمان، خانواده
زمینی که شاخه های درخت را در آن فرو برند تا سبز شود و از آنجا به جای دیگر نقل کنند تخمدان
(سم) تاقوت
طاقچه بزرگی نزدیک بسقف خانه که هر دو طرف گشوده باشدگاهی طرف بیرون آنرا پنجره گذاشته و طرف درون آنرا نقاشی کرده و جام و شیشه الوان کنند و گاهی خالی گذارند و گاه هر دو طرف را شیشه کنند، روزنی که برای ورود روشنی آفتاب در عمارت گذارند، قسمی از حمام که در آن نشینند و خود را شویند و چرک خود را باز گیرند، گلخن حمام، کوره مسگری و آهنگری
ظرفی که در آن تارهای ساز نگاهدارند
ظرفی که در آن بول کنند
داننده راز، واقف بر اسرار، برای مثال چون شما رندم امین و رازدان / دام دیگرگون نهم در پیششان (مولوی - لغت نامه - رازدان) ، خدای رازدان کس را ز مخلوق / نکرده ست آگه از راز مستر (ناصرخسرو - لغت نامه - رازدان)
جای ریختن خاک یا خاک روبه، برای مثال بیفتد همه رسم جشن سده / شود خاکدان جمله آتشکده (فردوسی۲ - ۲۴۸۹) ، چو در خاکدان لحد خفت مرد / قیامت بیفشاند از موی گرد (سعدی۱ - ۱۸۹) کنایه از دنیا، برای مثال همه زاین خاکدان اندرگذشتند / بدند از خاک، بازان خاک گشتند (ناصرخسرو - لغت نامه - خاکدان) ، خانۀ خاکدان دو در دارد / تا یکی را برد یکی آرد (نظامی۴ - ۷۳۴)
دانۀ انار
آتشدان، منقل
آتشدان، منقل
ظرفی که در آن غذای چاشت را بگذارند، ظرفی که در آن نان و خوردنی دیگر بگذارند، جای ریختن غله، انبار غله
جای هاگ در رستنی های نهان زا، اسپرانژ