جدول جو
جدول جو

معنی زارچو - جستجوی لغت در جدول جو

زارچو
ده کوچکی است از دهستان دشت بخش زرند شهرستان جیرفت 40هزارگزی شمال خاوری زرند و 14هزارگزی خاور راه فرعی زرند به زاور، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

یکی از چند پاره دهی است که بدست امیرمبارزالدین و نزدیکان او در یزد ساخته شده است، (تاریخ عصر حافظ تألیف دکتر غنی از تاریخ جدید یزد چ یزد)، در فرهنگ جغرافیائی آمده: دیهی است از دهستان رستاق بخش اشکذراز بخش های یزد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
ده کوچکی است از دهستان سیرچ بخش شهداد شهرستان کرمان. در 67هزارگزی جنوب باختری شهداد سر راه مالرو سیرچ به کرمان. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
ده کوچکی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت. در 18هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه. سر راه جیرفت به ساردوئیه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
گیاهی است از رده دو لپه ییهای جدا گلربگ که تیره مخصوصی به نام زرشکیان از تیره نزدیک به تیره آلالگان است. زرشک معمولی درختچه ایست به ارتفاع 2 تا 3 متر که معمولا در حاشیه جنگلهای غالب نقاط اروپا و ایران میروید برگهاش دندانه دار و گلهایش زرد رنگ و مجتمع به صورت خوشه و آویخته است. میوه آن کوچک و قرمز رنگ و بیضوی به طول 7 تا 8 و به عرض 3 میلیمتر میباشد. ریشه و برگ و میوه آن بمصارف دارویی میرسد برباریس انبر باریس
فرهنگ لغت هوشیار
پایه چوبی پرچین
فرهنگ گویش مازندرانی
چهار چوب در و پنجره
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب های خرد و ریز درخت که جهت افروختن آتش مورد استفاده قرار
فرهنگ گویش مازندرانی
گوساله ی شیرخوار
فرهنگ گویش مازندرانی