جدول جو
جدول جو

معنی زاخائو - جستجوی لغت در جدول جو

زاخائو
(ءُ)
دکتر ادوارد زاخائو خاورشناس مشهور آلمانی است که از معلمین زبانهای شرقی در دانشگاه برلین بوده است. از جملۀ آثار پرارزش او یکی ترجمه آثارالباقیۀ بیرونی است که با مقدمۀ مفصل مشتمل بر شرح حال بسیار جامع ابوریحان بیرونی در لایپزیک بسال 1923 بطبع رسید و دیگری چاپ تحقیق ماللهندمن مقوله مقبوله فی العقل او مرذوله بسال 1925 م
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاکائو
تصویر کاکائو
درختی بومی مناطق گرمسیر با برگ های بیضی، چوب سرخ رنگ و میوه های دراز بیضی شکل به رنگ زرد یا سرخ و ناشکوفا، دانه های سرخ یا زرد موجود در میوۀ این درخت که بعد از خشک شدن قهوه ای می شوند، گردی که پس از بو دادن این دانه ها تولید می شود و در تهیۀ شکلات به کار می رود، کنایه از شکلات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زائو
تصویر زائو
زنی که تازه زاییده، زاج، زاچ، زجه
فرهنگ فارسی عمید
(نِ ءُ)
پادشاه مصر در شش قرن پیش از مسیح. وی شامات را تصرف کرد و تا کارکمیش واقع در ساحل فرات پیش رفت و بایوشیا پادشاه یهود جنگید و او را کشت. سرانجام از قشون کلده که به فرماندهی بخت النصر دوم پسر نبوپولاس سار که به مقابلۀ او آمده بود، شکست سختی خورده فراری به مصر بازگشت (به سال 605 قبل از میلاد). (از تاریخ ایران باستان ص 192). و نیز رجوع به قاموس الاعلام ج 6 شود
لغت نامه دهخدا
ایالتی است هم مرز دیار بکر و بتلیس و انتهای شمال غربی آن متصل بموصل است و به انضمام ناحیۀ سلیفاتی مشتمل بر 109 قریه است، (قاموس الاعلام ترکی)، در ملحقات المنجد آرد: ایالتی است در عراق (موصل) بمساحت 420130 گز و مشتمل بر سه ناحیه: سلیفاتی، سندی، کلی
شهری است که مرکز ایالت زاخو است و مساحت آن 75000 گز میباشد، (ملحقات المنجد چ 1956)، مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: قصبۀ مرکزی قضاء زاخو واقع در حدود 100کیلومتری موصل است و یکی از رودهای تابع دجله از کنار آن میگذرد - انتهی
لغت نامه دهخدا
(ءُ)
نام بندر کوچکی بناحیۀ گجرات هندوستان دارای هفت هزار سکنه و آنجا از قرن شانزدهم ببعد مستعمرۀ دولت پرتغال بود و در آذر ماه 1340 (دسامبر 1961) بار دیگر بتصرف دولت هند درآمد
لغت نامه دهخدا
منسوب به زازا، نوعی مخصوص از زبان کردی، شامل لهجه های سیورک، بجق، چبخچور، کغی، کر، چرمق و پالو است، (مقدمۀ برهان قاطع بقلم دکتر معین ص 39)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان مزرج است که در بخش حومه شهرستان قوچان واقع است و 132 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(ءُ)
درختی از امریکای جنوبی است و اکنون در مکزیکو و امریکای مرکزی و نقاط دیگر نیز کشت میشود. بر روی شاخه های کهنۀاین درخت ابتدا گلهایی زرد و سپس غلافی زرد رنگ میروید و در آن غلاف تعدادی تخم میباشد. تخمهای خشک شدۀ این درخت محصول تجارتی است و بنام کاکائو یا کوکوآ مشهور است. کاکائو معمولاً در تهیۀشوکلات بکار میرود. این تخم ها همواره روغن و چربی زرد و سفیدی از خود پس میدهند که پس از مدتی رنگ آنها سفید میگردد و بو و طعم شوکلات میدهد، این چربی در صنعت بکار قند شوکلات و پاره ای محصولات داروئی می خورد
لغت نامه دهخدا
(ءُ)
بندری از متصرفات کشور پرتقال، در ساحل جنوبی چین و در کوانگتونگ واقع است و 280000 تن سکنه دارد و بندر پررونقی است. این سرزمین از سال 1557 میلادی به تصرف پرتقال درآمده است. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
نام شهری است در آلمان که بر ساحل راست نهر ماین در 14 میلی خاور خط آهن فرانکفورت و محل تقاطع خطوط فریدبورگ و ببرا و آشافنبورگ واقع شده، جمعیت آن در سال 1950 میلادی 30702 تن بوده است، این شهر دارای کوی و برزنهای پاکیزه و خیابانهای وسیع ومنظم و تفرجگاههای خوش منظر و دلکش و کارخانه های منسوجات ابریشمی، دستکش و جوراب و نظائر اینها میباشد، (از دائره المعارف بریتانیکا) (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اُ ءِ)
رجل اخائل، مرد متکبر. مغرور
لغت نامه دهخدا
(زَ ءِ)
جمع واژۀ زخیره (مؤنۀ لشکریان). (از محیط المحیط). رجوع به زخیره شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زخائر
تصویر زخائر
ذخیره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائو
تصویر زائو
زنی که تازه زاییده زاج زاچ
فرهنگ لغت هوشیار
اسپانیولی هنده بادام خرمک از گیاهان درختی است از تیره پنیر کیان که ارتفاعش بین 4 تا 10 متر است. برگها یش ساده و متقابل و گلهایش منظم و کوچک و قرمز رنگ و در همه فصول وجود دارند. کاکائو شامل 5 کاسبرگ و 5 گلبرگ و 10 پرچم است. میوه اش سته و زرد رنگ است و باندازه یک خیار و محتوی 25 تا 40 دانه است. میوه های این گیاه را پس از چیدن انبار میکنند تا بپوسد و پس از آن دانه ها را جمع آوری میکنند و بمصرف میرسانند (از آن پودر کاکائو تهیه میشود)، دانه این گیاه که بنام کاکائو موسوم است محتوی آلکا اوئیدی بنام تئو برومین میباشد که مقوی قلب است و بعوه محتوی مقادیر زیاد مواد ازته و چربی میباشد. گرد کاکائو که ببازار عرضه میگردد بصورت مخلوط با شیر چای شکر یا آب مصرف میشود و از آن شوکوت نیز تهیه میکنند. دانه کاکائو در موقع خروج از میوه نرم و سفید رنگ است ولی پس از خشک شدن برنگ قرمز تیره در میاید. هر دانه بدرازی 2 تا 3 سانتیمتر و بعرض 5، 1 سانتیمتر است. مغز دانه کاکائو شامل 49 تا 54 درصد ماده چرب بنام کره کاکائو میباشد و 8 تا 10 درصد مواد نشاسته یی و 11 تا 18 درصد مواد ازته و 1 تا 3 درصد تئو برومین همراه با کافئین و 4 تا 6 درصد سلولز و 3 تا 4 درصد مواد معدنی است. تئو برومین عوه بر مغز دانه در پوست دانه و در میوه و در برگهای گیاه کاکائو نیز موجود است. کاکائو عوه بر مصارف معمولی بمصرف تهیه شرابهای طبی میرسد و بعوه منشا تهیه کره کاکائو است که بعنوان ماده حل کننده بمصرف تهیه شیاف و پماد و غیره میرسد. کاکائو در ممالک آمریکای جنوبی کشت میشود شجر الکاکائو قاقا او آغاجی اللوز الهندی هند بادامی آغاجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاکائو
تصویر کاکائو
درخت کوچک از تیره پنیرکیان، دارای برگ های بزرگ و منفرد با دمبرگ کوتاه و بی کرک و شفاف، گل هایش کوچک و قرمز رنگ است. میوه اش بسته و زرد رنگ است که پس از چیدن انبار می کنند تا بپوسد و پس از آن دانه ها را جمع می کنند و به مصرف می رسانند (از
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زائو
تصویر زائو
زن تازه زایمان کرده، زاهو
فرهنگ فارسی معین
تازه زا، زاج، زاچ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
زنی که تازه زایمان کرده باشد
فرهنگ گویش مازندرانی