زابین به عراق اندر بگشاد (زاب) چنانکه گفته ایم و آن را زاب بزرگ و زاب کوچک خوانند. (مجمل التواریخ و القصص ص 44). و ابن البلخی آرد:در عراق دو نهر آورد که آن را زابین خوانند و معنی زاب آن است که زو آب. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 39). و رجوع به زاب در لغت نامه و معجم البلدان ج 4 شود
زابین به عراق اندر بگشاد (زاب) چنانکه گفته ایم و آن را زاب بزرگ و زاب کوچک خوانند. (مجمل التواریخ و القصص ص 44). و ابن البلخی آرد:در عراق دو نهر آورد که آن را زابین خوانند و معنی زاب آن است که زو آب. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 39). و رجوع به زاب در لغت نامه و معجم البلدان ج 4 شود
ابن نینوس، از نماردۀ معاصر ابراهیم خلیل بوده است، دکتر معین در ذیل ص 85 کتاب مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی بنقل از یسنا ج 1 ص 88 آرد: تولد ابراهیم (بر طبق جدول ملوک بابل موجود در آثارالباقیه) در زمان نینوس و گرفتاری وی در عصر زامیس بن نینوس بوده است
ابن نینوس، از نماردۀ معاصر ابراهیم خلیل بوده است، دکتر معین در ذیل ص 85 کتاب مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی بنقل از یسنا ج 1 ص 88 آرد: تولد ابراهیم (بر طبق جدول ملوک بابل موجود در آثارالباقیه) در زمان نینوس و گرفتاری وی در عصر زامیس بن نینوس بوده است
از شهرهای ایران بوده است. مرحوم پیرنیا آرد: که میرآخور تری تخم که در این موقع غائب بود وقتی از قضیۀ کشته شدن آقایش (تری تخم آگاه شد، پدر خود را نفرین کرده و با سپاهیان خود بطرف شهر زاریس شتافت. (ایران باستان ج 2 ص 961)
از شهرهای ایران بوده است. مرحوم پیرنیا آرد: که میرآخور تری تخم که در این موقع غائب بود وقتی از قضیۀ کشته شدن آقایش (تری تخم آگاه شد، پدر خود را نفرین کرده و با سپاهیان خود بطرف شهر زاریس شتافت. (ایران باستان ج 2 ص 961)
زابیها، یکی از چهار دولت آریائی است که تا قرن 7 قبل از میلاد تشکیل شده بوده است، مؤلف ایران باستان آرد: پس از جدا شدن آریانها از مردمان دیگر هند و اروپائی تا قرن 7 قبل از میلاد محققاً معلوم نیست که آریانها چه می کرده اند همین قدر از داستانهای قدیم ما برمی آید که آریانهای شهری و ده نشین شده دولتهائی تشکیل کرده بودند، در اینجا ذکر داستانها خارج از موضوع است ولی کلیاتی که از آنها بدست می آید دلالت میکند بر اینکه آریانها لااقل چهار دولت تشکیل کرده اند، دو دولت را باید موافق داستانها دولت جمشیدیها و فریدونیها بنامیم، دو دولت دیگر را دولت منوچهری ها وزابیها، زمان جمشید خیلی قدیم است بعضی عقیده دارند که جمشید داستانی مربوط بزمانی است که هنوز جدائی بین مردمان هند و اروپائی روی نداده بود اما دولت منوچهری ها و زابیها منسوب بدوره هائی است که دولت آریائی های ایرانی در شمال شرقی فلات ایران برقرار شده و در فشار مردمانی بودند که ازطرف شمال همواره به اینها حمله می کردند، ظن قوی میرود که این مردمان همان سکاهائی بودند که در ادوار تاریخی مکرر به آنها برخواهیم خورد، در اینجا مسئله ای مطرح میشود، آیا زمان دول چهارگانه مذکور را میتوان ازمنۀ ماقبل از تاریخ ایران دانسته از داستانهای ما راجع به جمشید، فریدون و غیره استنباطهائی در باب ازمنۀ قبل از تاریخ آریانهای ایرانی کرد؟ جواب معلوم است، اگر داستانهای ما بصورت گفته های اولی بما رسیده بود می توانستیم بگوئیم بلی، ولی متأسفانه این داستانها در مدت ادوار مختلف و قرون زیاد بجهاتی که یکی و دو تا نیست تحریف و تصحیف شده و بقدری مشوش است که نمی توان محققاً گفت که فلان شاه یا فلان پهلوانی راکه مثلاً در دورۀ منوچهری ها اسم می برند حتماً از همان دوره بوده است، (ایران باستان ج 1 صص 161 - 162)
زابیها، یکی از چهار دولت آریائی است که تا قرن 7 قبل از میلاد تشکیل شده بوده است، مؤلف ایران باستان آرد: پس از جدا شدن آریانها از مردمان دیگر هند و اروپائی تا قرن 7 قبل از میلاد محققاً معلوم نیست که آریانها چه می کرده اند همین قدر از داستانهای قدیم ما برمی آید که آریانهای شهری و ده نشین شده دولتهائی تشکیل کرده بودند، در اینجا ذکر داستانها خارج از موضوع است ولی کلیاتی که از آنها بدست می آید دلالت میکند بر اینکه آریانها لااقل چهار دولت تشکیل کرده اند، دو دولت را باید موافق داستانها دولت جمشیدیها و فریدونیها بنامیم، دو دولت دیگر را دولت منوچهری ها وزابیها، زمان جمشید خیلی قدیم است بعضی عقیده دارند که جمشید داستانی مربوط بزمانی است که هنوز جدائی بین مردمان هند و اروپائی روی نداده بود اما دولت منوچهری ها و زابیها منسوب بدوره هائی است که دولت آریائی های ایرانی در شمال شرقی فلات ایران برقرار شده و در فشار مردمانی بودند که ازطرف شمال همواره به اینها حمله می کردند، ظن قوی میرود که این مردمان همان سکاهائی بودند که در ادوار تاریخی مکرر به آنها برخواهیم خورد، در اینجا مسئله ای مطرح میشود، آیا زمان دول چهارگانه مذکور را میتوان ازمنۀ ماقبل از تاریخ ایران دانسته از داستانهای ما راجع به جمشید، فریدون و غیره استنباطهائی در باب ازمنۀ قبل از تاریخ آریانهای ایرانی کرد؟ جواب معلوم است، اگر داستانهای ما بصورت گفته های اولی بما رسیده بود می توانستیم بگوئیم بلی، ولی متأسفانه این داستانها در مدت ادوار مختلف و قرون زیاد بجهاتی که یکی و دو تا نیست تحریف و تصحیف شده و بقدری مشوش است که نمی توان محققاً گفت که فلان شاه یا فلان پهلوانی راکه مثلاً در دورۀ منوچهری ها اسم می برند حتماً از همان دوره بوده است، (ایران باستان ج 1 صص 161 - 162)
جعفر بن عبداﷲ بن صباح از محدثین بوده و از مالک بن خالد روایت کرده است، ابوعون محمد بن عمر بن عون واسطی از او روایت دارد، (انساب سمعانی)، و رجوع به معجم البلدان و منتهی الارب شود موسی ازعلمای حدیث و قرائت بوده و روایاتی در قرائت دارد، وی منسوب به زاب اعلی یا زاب اسفلی است که بین بغدادو واسط واقع است، (معجم البلدان) (انساب سمعانی) ابراهیم بن یحیی بن محمد (نوۀ ابومضر و برادر محمد بن یحیی بوده است. ابراهیم نیز در درگاه وزیر اندلس و از شعراء بوده است. (الانساب سمعانی) عبدالمحسن بن عبدالملک بزاز محدث است، (منتهی الارب)
جعفر بن عبداﷲ بن صباح از محدثین بوده و از مالک بن خالد روایت کرده است، ابوعون محمد بن عمر بن عون واسطی از او روایت دارد، (انساب سمعانی)، و رجوع به معجم البلدان و منتهی الارب شود موسی ازعلمای حدیث و قرائت بوده و روایاتی در قرائت دارد، وی منسوب به زاب اعلی یا زاب اسفلی است که بین بغدادو واسط واقع است، (معجم البلدان) (انساب سمعانی) ابراهیم بن یحیی بن محمد (نوۀ ابومضر و برادر محمد بن یحیی بوده است. ابراهیم نیز در درگاه وزیر اندلس و از شعراء بوده است. (الانساب سمعانی) عبدالمحسن بن عبدالملک بزاز محدث است، (منتهی الارب)