کرگدن، (ناظم الاطباء) (از تحفۀ حکیم مؤمن)، ارج، کرگ، کرگدن، انبیلا، (یادداشت مؤلف)، به یونانی حیوانی است که به فارسی کرگدن خوانند و شاخی بر سر بینی دارد، (از آنندراج) (از برهان)، رجوع به کرگدن شود
کرگدن، (ناظم الاطباء) (از تحفۀ حکیم مؤمن)، ارج، کرگ، کرگدن، انبیلا، (یادداشت مؤلف)، به یونانی حیوانی است که به فارسی کرگدن خوانند و شاخی بر سر بینی دارد، (از آنندراج) (از برهان)، رجوع به کرگدن شود
قصبه ای است حاکم نشین در ایالت لایپزیک که در کنار نهر مولده و در 26 هزارگزی جنوب شرقی لایپزیک قراردارد و دارای راه آهن و کارخانه های متعدد است. (از قاموس الاعلام ترکی)
قصبه ای است حاکم نشین در ایالت لایپزیک که در کنار نهر مولده و در 26 هزارگزی جنوب شرقی لایپزیک قراردارد و دارای راه آهن و کارخانه های متعدد است. (از قاموس الاعلام ترکی)
ریماد، یک نوع جامۀ لطیف، (ناظم الاطباء)، جامه، (شرفنامۀ منیری)، نوعی ازجامۀ لطیف بود و آن را گیماز هم خوانند، (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری)، رجوع به ریمز و ریماد شود
ریماد، یک نوع جامۀ لطیف، (ناظم الاطباء)، جامه، (شرفنامۀ منیری)، نوعی ازجامۀ لطیف بود و آن را گیماز هم خوانند، (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری)، رجوع به ریمز و ریماد شود
در ترکیب بجای پیماینده آید بمعانی ذیل: پیدا کننده اندازه هر چیز اندازه گیرنده اشیا سنجنده کیال: زمین پیمای سخن پیمای، راه رونده طی کننده: آسمان پیمای بحر پیمای جهان پیمای راه پیمای رود پیمای، نوشنده خورنده باده پیمای قدح پیمای جام پیمای
در ترکیب بجای پیماینده آید بمعانی ذیل: پیدا کننده اندازه هر چیز اندازه گیرنده اشیا سنجنده کیال: زمین پیمای سخن پیمای، راه رونده طی کننده: آسمان پیمای بحر پیمای جهان پیمای راه پیمای رود پیمای، نوشنده خورنده باده پیمای قدح پیمای جام پیمای