- ریطوریه (طُ یَ)
ریطوریقا. رجوع به ریطوریقا و عیون الانباء ج 1 ص 59 شود
معنی ریطوریه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(طَ ری یَ)
لغت نامه دهخدا
ظرف توگود. (دزی). رجوع به طیفور شود: فاتی علی الزله، و رفع الطیفوریه فازعهً. (معجم الادباء مارگلیوث ج 1 ص 400)
(طَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از بخش بافت شهرستان سیرجان در 9 هزارگزی جنوب باختری بافت و در 2 هزارگزی شمال راه فرعی گوغر به بافت. کوهستانی و سردسیر با 125 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات و تریاک. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. ساکنین ازطایفۀ افشار هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
(نَ/ نُ ری یَ)
لغت نامه دهخدا
گروه پیرو نسطور. (ناظم الاطباء). گروهی از ترسا که در مذهب مخالفند باقی ترسایان راو ایشان اصحاب نسطورند که حکیمی بود در زمان مأمون و بروفق مذهب خود در انجیل تصرف کرده و قال اًن ّ الله واحد ذو اقانیم ثلاثه و هو بالرومیه نسطورس. (منتهی الارب) ، مذهب نسطور. (اقرب الموارد)
(قَ)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از بخش شمیران شهرستان تهران، سکنۀ آن 50 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
