جدول جو
جدول جو

معنی ریزه - جستجوی لغت در جدول جو

ریزه
ذره
تصویری از ریزه
تصویر ریزه
فرهنگ واژه فارسی سره
ریزه
خرد، صغیر، بسیار ریز
تصویری از ریزه
تصویر ریزه
فرهنگ لغت هوشیار
ریزه
ریز، خرد، کوچک، خرده و اندکی از چیزی
ریزه ریزه: خرده خرده، پاره پاره، ریزریز
تصویری از ریزه
تصویر ریزه
فرهنگ فارسی عمید
ریزه
((زِ))
ریز
تصویری از ریزه
تصویر ریزه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غریزه
تصویر غریزه
ویژگی، توانایی یا قابلیت وراثتی، طبیعت، سرشت، حسی که به طور مبهم به شخص آگاهی می دهد، میل جنسی مثلاً غریزۀ جنسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بریزه
تصویر بریزه
از صمغ های سقزی به رنگ سرخ، زرد یا سفید با طعم تلخ که از برخی درختان و درختچه ها به دست می آید و در معالجۀ بیماری های درد مفاصل، عرق النسا و کرم معده مفید است، انزروت، انجروت، کنجده، کنجیده، بارزد، بیرزد، بیرزه، زنجرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غریزه
تصویر غریزه
قریحه، سرشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریزه
تصویر گریزه
قاچاق: از ایران چای... را بی گمرک گریزه می آورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وریزه
تصویر وریزه
برنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریزه
تصویر غریزه
((غَ زِ))
سرشت، ذات
غریزه جنسی: غریزه اطفاء شهوت که سبب تولید نسل و بقاع نوع است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گریزه
تصویر گریزه
((گُ زَ یا زِ))
قاچاق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غریزه
تصویر غریزه
Instinct
دیکشنری فارسی به انگلیسی
प्रवृत्ति
دیکشنری فارسی به هندی
สัญชาตญาณ
دیکشنری فارسی به تایلندی
প্রবৃত্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ریشه
تصویر ریشه
اصل، مصدر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رازه
تصویر رازه
مطلب پوشیده امر پنهان سر
فرهنگ لغت هوشیار