- رگبار
- بارانی که قدری ببارد و بعد بایستد، باران تند و درشت قطره که غالباً مدت آن کوتاه باشد
معنی رگبار - جستجوی لغت در جدول جو
- رگبار
- باران تند با قطره های درشت، باران شدید و کم دوام، شلیک یک نوار گلوله به وسیلۀ مسلسل
- رگبار ((رَ))
- باران تند و شدید، شلیک پیاپی گلوله
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه که تولید مرگ کند
پدید آورنده مرگ، معمولاً برای عده ای زیاد
Morbid
mórbido
morbide
chorobliwy
болезненный
хворобливий
morbide
mórbido
morbide
morbido
भयंकर
hastalıklı
מַחְלֶה
mambukizi
রোগগ্রস্ত
مرگبار
مريضٌ
заклепать
nieten
заклепувати
nitować
rebitar