- رکاکت
- سست شدن، کم عقل شدن
معنی رکاکت - جستجوی لغت در جدول جو
- رکاکت
- رکیک بودن، زشتی، سست رای شدن، کم عقل شدن، سست شدن
- رکاکت ((رَ کَ))
- سستی، سست رأیی، کم خردی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استوار شدن، با وقار بودن
سستی، بی آبرویی، ناکس، سست رای، بی رگ بدرگ
افرازی است که در بازی تنیس بدست میگیرد و توپ را با آن میزنند
جمع رک، ریزه باران ها، جمع رکیک، ناکسان سست رایان
وسیله ای که در بازی تنیس و پینگ پونگ به دست می گیرند و با آن به توپ ضربه می زنند
نوعی موشک
نوعی موشک
((کِ))
فرهنگ فارسی معین
ابزاری به شکل یک صفحه توری گرد مسطح دارای دسته بلند که در بازی تنیس مورد استفاده قرار می گیرد، موشک