- رویه
- ظاهر، سطح
معنی رویه - جستجوی لغت در جدول جو
- رویه
- اندیشه، فکر، صلاح، تفکر، نگرش، امر، دیدن دیدار دید، نما، ریخت
- رویه
- رویّت، فکر کردن و تامل نمودن در کارها، تفکر، تامل، بررسی، مقابل بدیهه، در علوم ادبی سرودن شعر با اندیشه و تامل
- رویه
- روش
- رویه ((رَ وِ یِّ))
- اندیشه، فکر
- رویه ((یِ))
- روی، صورت، شکل، هیئت، نما، طرف بیرون هر چیزی، سطح
- رویه
- طریقه، روش
- رویه
- طرف بیرون و ظاهر چیزی، مقابل آستر، پارچۀ رویی لباس، صف، ردیف
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مجموعاً، چیزی که بالای چیز دیگری
روز هشتم ازماه دی الحجه، سیرآب کردن، تفکر در کاری
سیراب کردن، آب برای سفر برداشتن، در کاری تفکر و اندیشه کردن، روز هشتم ماه ذی حجّه که حج آغاز می شود و حجاج از مکه به عرفات می روند
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
روینده، رؤیا، مجموعه ای از تصاویر افکار و احساسات که در حالت خواب بطور غیرارادی از ذهن می گذرد، آنچه واقعیت ندارد و فقط در عالم خیال می یابد
نفحه
دید، دیدن
جنبه، وجه
امیدواری، آرزومندی
زن بیمار تباه شکم
نقل کننده سخن و خبر از کسی
درفش نشان سپاه
گربه، سرگین غلتان
روماتیسم، درد زانو و مفاصل و دستها
امیدوار امید داشته
خرسند
وابسته به رضا ع
چرخه کهربایی
بادرم (عامه مردم)، شهروند (تبعه)، کشاورز
دعا، افسون
شتاب
سرگین، کاه ریزه که پس از بیختن گندم در پرویزن بماند، نونک بینی
واحد پول پاکستان و هندوستان