جدول جو
جدول جو

معنی رؤوم - جستجوی لغت در جدول جو

رؤوم
(رَ ئو)
ماده شتر مهربان بر بچه و بر پوست آن. (ناظم الاطباء). شتر مادۀ مهربان بر بچه و بر آن پوست. (منتهی الارب) ، گوسپند انس گرفته که جامه و هر چیزی را لیسد و مهربانی نماید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گوسفند که هرکه براو بگذرد جامۀ او بلیسد. ج، روم. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رُ ئو)
جمع واژۀ رون. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب). رجوع به رون شود
لغت نامه دهخدا
(رُ آ)
لعاب دهن. (منتهی الارب). لعاب. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ ءَوْ وِ)
تشنه گرداننده، فربه و کلان خلقت گرداننده ستور را (آب و علف). (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مُ ءَوْ وَ)
کلان سر زشت خلقت. بزرگ سر و بزرگ اندام و زشت خلقت. مأوم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آنکه سر و هیکل درشت دارد. رجوع به مأوم شود، زشت اندام. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
نئوم. رجوع به نئوم شود
لغت نامه دهخدا