جدول جو
جدول جو

معنی رؤام - جستجوی لغت در جدول جو

رؤام(رُ آ)
لعاب دهن. (منتهی الارب). لعاب. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ ئو)
ماده شتر مهربان بر بچه و بر پوست آن. (ناظم الاطباء). شتر مادۀ مهربان بر بچه و بر آن پوست. (منتهی الارب) ، گوسپند انس گرفته که جامه و هر چیزی را لیسد و مهربانی نماید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گوسفند که هرکه براو بگذرد جامۀ او بلیسد. ج، روم. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(رُ آ)
آب دهن اسب یا کف دهن آن. (منتهی الارب). آب دهن چهارپایان. (از اقرب الموارد). روال. راؤول. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به روال و راؤول شود
لغت نامه دهخدا
(رُ آ)
حرث بن کلاب بن ربیعه بن عامر بن صعصعه بن قیس عیلان است. (از اللباب فی تهذیب الانساب). و چند تن بدو منسوبند
ابن دالان بن سابقه... ابن نوف بن همدان. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(لُ آ)
نیاز. حاجت. (منتهی الارب) ، پرهای راست کردۀ تیر. (منتخب اللغات). پرده های راست کردۀ تیر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(فَ رَ صَ)
موأمه. سازواری نمودن کسی را یا مباهات کردن با وی. در مثل گویند لولا الوئام لهلک الانام، یعنی اگر موافقت در میان مردم نبودی از جدال و خلاف هلاک شدندی یا مردم که کارهای نیکو و پسندیده میکنند نه از سرشت و سیرت است بلکه از راه مباهات و تشبیه به نیکوکاران و بلندهمتان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از روام
تصویر روام
آب دهان
فرهنگ لغت هوشیار