جدول جو
جدول جو

معنی روهبان - جستجوی لغت در جدول جو

روهبان
به معنی رهبان و پارساست، (آنندراج) (از ناظم الاطباء)، رجوع به رهبان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
سرباز درجه دار، پایین تر از استوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روزبان
تصویر روزبان
دربان، پاسبان درگاه، نگهبان بارگاه پادشاه
پرده دار مقرّب پادشاه که در همۀ اوقات می توانسته به حضور سلطان برود و واسطۀ میان شاه و مردم باشد، پردگی، پردگین، حاجب، سادن، ایشیک آقاسی، آغاجی
نوبتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راهبان
تصویر راهبان
نگه دارندۀ راه، نگهبان راه
فرهنگ فارسی عمید
تقدس و پارسایی، نیک سیرتی، گوشه نشینی، (ناظم الاطباء)، و رجوع به روهبان شود
لغت نامه دهخدا
رهبان، محافظ و نگاهبان راه، (ناظم الاطباء)، محافظ راه، (آنندراج) (از شعوری ج 2 ورق 11) (ملخص اللغات حسن خطیب) : راهبانان بر سر کوه بنشاندند، (مجمل التواریخ و القصص)،
بهر راهی رباطی کرد و خانی
نشسته بر کنارش راهبانی،
(ویس و رامین)،
چو گفتار آن رادمردان شنید
سبک راهبان سوی یوسف دوید
چنین گفت با راهبان همچو باد
مر آن قوم را کن بگفتار شاد،
(یوسف و زلیخا)،
بدروازه آمد سبک راهبان
بگفتارشان برگ داد و زبان،
(یوسف و زلیخا)،
بپرسید از ایشان یکی راهبان
که با من بگویید نام و نشان،
(یوسف و زلیخا)،
، مسافر، (ناظم الاطباء) (آنندراج)، رصّاد، (یادداشت مؤلف) : ارصاد، راهبان نشانیدن، (ترجمان القرآن)، دزد و راهزن و قطاع الطریق، (ناظم الاطباء)، دزد، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
نگاهبان گروه. مسئول تعلیم گروه سرباز و این درجه ای است بالاتر از سرجوخه. و گروهبانی دارای سه رتبت است: گروهبان سوم، که مسئول گروه است، گروهبان دوم که مسئول دسته است و گروهبان یکم یا سرگروهبان که مسئول گروهان است. علامت گروهبان سومی نواری بوده است بصورت رقم 8 بر بازوی چپ و علامت گروهبان دوم دو نوار و علامت گروهبان یکم سه نوار
لغت نامه دهخدا
کازرون در اصل سه ده بوده: نودر، دریست، راهبان، رجوع به فارسنامۀ ابن بلخی ص 145 و نزهه القلوب ج 2 ص 125 و 126 شود
لغت نامه دهخدا
نگاهبان، گروه، مسئول تعلیم گروه سرباز و این درجه ایست بالاتر از سرجوخه
فرهنگ لغت هوشیار
دربان حاجب، نگهبان بارگاه شاهان و امیران پاسبان، سرهنگ، چاوش، جلاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهبان
تصویر راهبان
محافظ و نگاهبان راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روزبان
تصویر روزبان
حاجب، دربان، چاوش، جلاد
فرهنگ فارسی معین
((گُ))
مسئول تعلیم سرباز و این درجه ای است بالاتر از سرجوخه. شامل سه رتبه، گروهبان سوم، گروهبان دوم و گروهبان یکم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
الرّقيب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
Sergeant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
sergent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
sierżant
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
จ่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
sargento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
سارجنٹ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
সার্জেন্ট
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
çavuş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
sajini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
сержант
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
軍曹
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
中士
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
רַסָ״ר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
Feldwebel
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
sersan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
सार्जेंट
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
sergeant
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
sergente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
sargento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
сержант
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گروهبان
تصویر گروهبان
하사관
دیکشنری فارسی به کره ای