دهی از بخش طرهان شهرستان خرم آباد، سکنۀ آنجا 900 تن، آب آن از چاه، محصول آنجا غلات و لبنیات، صنایع دستی زنان، سیاه چادربافی و طناب بافی، راه آن اتومبیلرو، ساکنان از طایفۀ امرایی و چادرنشین هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از بخش طرهان شهرستان خرم آباد، سکنۀ آنجا 900 تن، آب آن از چاه، محصول آنجا غلات و لبنیات، صنایع دستی زنان، سیاه چادربافی و طناب بافی، راه آن اتومبیلرو، ساکنان از طایفۀ امرایی و چادرنشین هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
روده، قسمت لوله ای شکل دستگاه گوارش مهره داران که بین معده و مخرج قرار دارد و عمل هضم و جذب در آن کامل می شود برای مثال شکم دامن اندر کشیدش ز شاخ / بود تنگ دل رودگانی فراخ (سعدی۱ - ۱۴۷)
روده، قسمت لوله ای شکل دستگاه گوارش مهره داران که بین معده و مخرج قرار دارد و عمل هضم و جذب در آن کامل می شود برای مِثال شکم دامن اندر کشیدش ز شاخ / بُوَد تنگ دل رودگانی فراخ (سعدی۱ - ۱۴۷)
ابوجعفر محمد بن جعفر بن ابراهیم بن عیسی رامرانی، فقیه اخباری بود و اخبار بسیار بدو منسوب است، برای بدست آوردن احادیث و اخباربعراق و شام و مصر و حجاز سفر گزید و از حسن بن سفیان و ابوجعفر طبری و دیگران روایت کرد و حاکم ابوعبداﷲ از وی روایت دارد، او بسال 360 هجری قمری در قریۀ رامران درگذشته است، (از لباب فی تهذیب الانساب ج 1)
ابوجعفر محمد بن جعفر بن ابراهیم بن عیسی رامرانی، فقیه اخباری بود و اخبار بسیار بدو منسوب است، برای بدست آوردن احادیث و اخباربعراق و شام و مصر و حجاز سفر گزید و از حسن بن سفیان و ابوجعفر طبری و دیگران روایت کرد و حاکم ابوعبداﷲ از وی روایت دارد، او بسال 360 هجری قمری در قریۀ رامران درگذشته است، (از لباب فی تهذیب الانساب ج 1)
سیاه بودن روی، (ناظم الاطباء)، چگونگی و حالت روسیاه، رسوایی و فضیحت، جرم و تقصیر خطا و گناه، (ناظم الاطباء) : ز ممکن روسیاهی در دو عالم جدا هرگز نشد واﷲ اعلم، شبستری، ، شرمندگی از قصور یا تقصیر، سوادالوجه، (یادداشت مؤلف)، - امثال: زمستان رفت روسیاهی به زغال ماند، با اینکه یاری و مددی نکرد کار و مقصود چنانکه منظور بود انجام یافت، (امثال و حکم دهخدا)
سیاه بودن روی، (ناظم الاطباء)، چگونگی و حالت روسیاه، رسوایی و فضیحت، جرم و تقصیر خطا و گناه، (ناظم الاطباء) : ز ممکن روسیاهی در دو عالم جدا هرگز نشد واﷲ اعلم، شبستری، ، شرمندگی از قصور یا تقصیر، سوادالوجه، (یادداشت مؤلف)، - امثال: زمستان رفت روسیاهی به زغال ماند، با اینکه یاری و مددی نکرد کار و مقصود چنانکه منظور بود انجام یافت، (امثال و حکم دهخدا)
خواجه علی رامیتنی که او را خواجۀ عزیزان گویند و از اکابر نقشبندیه بوده و در اوایل حال نساجی میکرده چنانکه خود گفته: خواهی که بحق رسی بیارام ای تن وندر طلب دوست بیارآن می تن خواهی مدد از روح عزیزان یابی پا از سر خود سازبیا رامیتن. آخر از بخارا بخوارزم رفته و مسکن گرفته تا درگذشته در سفارت خیوه مزارش در اورگنج خوارزم زیارت شده رحمه الله. مولوی معنوی در باب اوگفته: گرنه علم حال فوق قال بودی کی شدی بنده اعیان بخارا خواجۀ نساج را. (از شعوری ج 2 ورق 11) (آنندراج) (از انجمن آرا). استاد بدیع الزمان فروزانفر در حواشی و تعلیقات فیه مافیه پس از بحثی گوید: جامی در نفحات الانس در ذیل شرح حال خواجه علی رامیتنی از خلفاء خواجه عبدالخالق عجدوانی که نقشبندیان در کتب خود وی را بعنوان ’حضرت عزیزان’ یاد می کنند گوید: و ایشان را مقامات عالیه و کرامات ظاهره بسیار بوده و بصنعت بافندگی مشغول میبوده اند و این فقیر از بعضی اکابر چنین استماع دارد که اشارت بایشان است آنچه مولانا جلال الدین رومی قدس سره درغزلیات خود فرموده است: گرنه علم حال... وفات خواجه علی رامیتنی بنص صاحب رشحات که در ضمن شرح حال فرزندوی خواجه ابراهیم آمده بسال 715 یا 721 هجری قمری بوده است. (از فیه مافیه حواشی و تعلیقات ص 308). و رجوع به رامیتن در همین لغت نامه شود
خواجه علی رامیتنی که او را خواجۀ عزیزان گویند و از اکابر نقشبندیه بوده و در اوایل حال نساجی میکرده چنانکه خود گفته: خواهی که بحق رسی بیارام ای تن وندر طلب دوست بیارآن می تن خواهی مدد از روح عزیزان یابی پا از سر خود سازبیا رامیتن. آخر از بخارا بخوارزم رفته و مسکن گرفته تا درگذشته در سفارت خیوه مزارش در اورگنج خوارزم زیارت شده رحمه الله. مولوی معنوی در باب اوگفته: گرنه علم حال فوق قال بودی کی شدی بنده اعیان بخارا خواجۀ نساج را. (از شعوری ج 2 ورق 11) (آنندراج) (از انجمن آرا). استاد بدیع الزمان فروزانفر در حواشی و تعلیقات فیه مافیه پس از بحثی گوید: جامی در نفحات الانس در ذیل شرح حال خواجه علی رامیتنی از خلفاء خواجه عبدالخالق عجدوانی که نقشبندیان در کتب خود وی را بعنوان ’حضرت عزیزان’ یاد می کنند گوید: و ایشان را مقامات عالیه و کرامات ظاهره بسیار بوده و بصنعت بافندگی مشغول میبوده اند و این فقیر از بعضی اکابر چنین استماع دارد که اشارت بایشان است آنچه مولانا جلال الدین رومی قدس سره درغزلیات خود فرموده است: گرنه علم حال... وفات خواجه علی رامیتنی بنص صاحب رشحات که در ضمن شرح حال فرزندوی خواجه ابراهیم آمده بسال 715 یا 721 هجری قمری بوده است. (از فیه مافیه حواشی و تعلیقات ص 308). و رجوع به رامیتن در همین لغت نامه شود
بمعنی رودگان است که جمع روده باشد و بمعنی مفرد روده هم گفته اند. (برهان قاطع) (از آنندراج). از رودگان + ی (نسبت). (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). رودگان و رودها. (ناظم الاطباء). روده ای و یا یک روده. (ناظم الاطباء) : امعاء، رودگانیها. (دستور اللغه ادیب نطنزی). این کلمه ظاهراً مفرداست بدلیل اینکه آنرا جمع بندند و شواهدی که ذیلاً نقل میشود این نظر را تأیید میکند: هر خلطمری که اندر معده و رودگانیها بود باسهال براند (افسنتین) . (الابنیه عن حقایق الادویه). المعی و المعاء، رودگانی. الامعاء جمع. (مهذب الاسماء). (کندر) ریش رودگانی را منفعت کند. (الابنیه عن حقایق الادویه). همه رودگانیش سوراخ کرد بمغز سرش راه گستاخ کرد. فردوسی. کودک است او ز چه معنی را پشتش بخم است رودگانیش چرا نیز برون شکم است ؟! منوچهری. زحل دلالت کند بر دوگونه... و رودگانی (التفهیم). حمل سر است و روی و رودگانی و مانندۀ این. (التفهیم). عرب و بعض دگر جز ایشان، خون در رودگانی کردندی و بر آتش نهادندی و بخوردندی. (تفسیر ابوالفتوح چ قدیم ج 2 ص 94). شکم دامن اندرکشیدش ز شاخ بود تنگدل رودگانی فراخ. سعدی. خیم، رندش رودگانی بود. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). قرقره، آواز رودگانی. (اسامی فی الاسامی).
بمعنی رودگان است که جمع روده باشد و بمعنی مفرد روده هم گفته اند. (برهان قاطع) (از آنندراج). از رودگان + ی (نسبت). (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). رودگان و رودها. (ناظم الاطباء). روده ای و یا یک روده. (ناظم الاطباء) : امعاء، رودگانیها. (دستور اللغه ادیب نطنزی). این کلمه ظاهراً مفرداست بدلیل اینکه آنرا جمع بندند و شواهدی که ذیلاً نقل میشود این نظر را تأیید میکند: هر خلطمری که اندر معده و رودگانیها بود باسهال براند (افسنتین) . (الابنیه عن حقایق الادویه). المعی و المعاء، رودگانی. الامعاء جمع. (مهذب الاسماء). (کندر) ریش رودگانی را منفعت کند. (الابنیه عن حقایق الادویه). همه رودگانیش سوراخ کرد بمغز سرش راه گستاخ کرد. فردوسی. کودک است او ز چه معنی را پشتش بخم است رودگانیش چرا نیز برون شکم است ؟! منوچهری. زحل دلالت کند بر دوگونه... و رودگانی (التفهیم). حمل سر است و روی و رودگانی و مانندۀ این. (التفهیم). عرب و بعض دگر جز ایشان، خون در رودگانی کردندی و بر آتش نهادندی و بخوردندی. (تفسیر ابوالفتوح چ قدیم ج 2 ص 94). شکم دامن اندرکشیدش ز شاخ بود تنگدل رودگانی فراخ. سعدی. خیم، رندش رودگانی بود. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). قرقره، آواز رودگانی. (اسامی فی الاسامی).
سلیمان بن مخلد، مکنی به ابوایوب از وزیران دولت عباسی در عراق و از مردم موریان بود که دهی از دههای اهواز است. وی پس از خالد بن برمک نیای برمکیان به وزارت منصور رسید و به خوبی به ادارۀ امور پرداخت. پس منصور بدو بدبین شد و به سال 153 هجری قمری او را عزل کرد و گرفتار ساخت و اموالش را مصادره کرد و شکنجه دادش. موریانی مردی خردمند و فصیح بود و به سال 154 هجری قمری درگذشت. (از اعلام زرکلی در مادۀ سلیمان) (از لباب الانساب) (از الوزراء و الکتاب ص 65)
سلیمان بن مخلد، مکنی به ابوایوب از وزیران دولت عباسی در عراق و از مردم موریان بود که دهی از دههای اهواز است. وی پس از خالد بن برمک نیای برمکیان به وزارت منصور رسید و به خوبی به ادارۀ امور پرداخت. پس منصور بدو بدبین شد و به سال 153 هجری قمری او را عزل کرد و گرفتار ساخت و اموالش را مصادره کرد و شکنجه دادش. موریانی مردی خردمند و فصیح بود و به سال 154 هجری قمری درگذشت. (از اعلام زرکلی در مادۀ سلیمان) (از لباب الانساب) (از الوزراء و الکتاب ص 65)
ابوابراهیم روح بن مستنیر رامیثنی بخاری که از مختار بن سابق و جز وی روایت کرد و محمد بن هاشم بن نعیم از او روایت دارد. (از انساب سمعانی) (اللباب فی تهذیب الانساب)
ابوابراهیم روح بن مستنیر رامیثنی بخاری که از مختار بن سابق و جز وی روایت کرد و محمد بن هاشم بن نعیم از او روایت دارد. (از انساب سمعانی) (اللباب فی تهذیب الانساب)
همانند مردم روم. همچون رومیان. رومی، به طور و به طرز رومی. (ناظم الاطباء) : رومیانه روی دارد زنگیانه زلف و خال چون کمان چاچیان ابروی دارد پرعتیب. سعدی. ، یونانی. (ناظم الاطباء)
همانند مردم روم. همچون رومیان. رومی، به طور و به طرز رومی. (ناظم الاطباء) : رومیانه روی دارد زنگیانه زلف و خال چون کمان چاچیان ابروی دارد پرعتیب. سعدی. ، یونانی. (ناظم الاطباء)
نام تقویم ژولین که ژول سزار در سال 46 قبل از میلاد آن را بر روی حساب سزیژن بنا نهاد، سال ژولیانی 365 روز داشت (بجای 365 روز و یک ربع) و هر چهار سال یک بار سال را 366 روز حساب می کردند یعنی یک روز بعنوان کبیسه بدان می افزودند، این ترتیب تا اصلاح گریگوری که در سال 1582 میلادی انجام گرفت برجای بود
نام تقویم ژولین که ژول سزار در سال 46 قبل از میلاد آن را بر روی حساب سزیژن بنا نهاد، سال ژولیانی 365 روز داشت (بجای 365 روز و یک ربع) و هر چهار سال یک بار سال را 366 روز حساب می کردند یعنی یک روز بعنوان کبیسه بدان می افزودند، این ترتیب تا اصلاح گریگوری که در سال 1582 میلادی انجام گرفت برجای بود
یکی از کشورهای اروپای شرقی واقعبین اتحاد جماهیرشوروی، مجارستان، یوگوسلاوی، بلغارستان و بحر اسود، و آن 337384 کیلومترمربع مساحت و 17579600 تن جمعیت دارد، رومانی شامل نواحی ذیل است: 1- کارپات، سلسله جبالی که بشکل دایره ترانسیلوانی را احاطه می کند، 2- در مشرق و در جنوب کارپات جلگۀ وسیع والاشی و مولداوی گسترده شده است که رومانی را کشوری کشاورزی میسازد، گندم و ذرت محصول اصلی این کشور است و در روی تپه های مرتفعتر درختان میوه کاشته می شود، در دامنۀ کوهها گله های متعدد گوسپندان تربیت و نگهداری می شوند، از کانهای اصلی آن نفت است که روز بروز بر استخراج آن می افزایند و از این حیث در ردیف دول درجه اول بشمار می رود، در دامنۀ کوههای کارپات، کانهای آهن، بوکسیت و غیره نیز اهمیت دارد، از صنایع رومانی ساختن ماشینهای صنعتی و فلاحتی و پارچه بافی است، پایتخت رومانی بخارست است، و شهرهای اصلی و مهم آن کلوج، یاشی، پلوئشتی، تیمی شوآرا و بندر معروف آن کنستانتا در ساحل بحر اسود است، تاریخ - اولین قسمت قدیمی کشور رومانی ناحیۀ داسی میباشد که به توسط طرایانوس (تراژان) در قرن دوم میلادی فتح شد و از نژاد داس که مخلوطی از نژاد ژتها و سلت ها میباشد مسکون گردید و مهاجرنشین کشور روم شد و زبان لاتینی در آنجا تقریباً متداول گردید، در مدت شش قرن محل تاخت و تاز قبایل گتها هون ها، آوارها، اسلاوها و تاتارها قرار گرفت، مخصوصاً اسلاوها در این کشور آثار عمیقی باقی گذاشتند، در قرن 14 میلادی کشور رومانی با ایالت مولداوی متحد شد تحت نظر سلسله ای به نام بوگدان و ولایت دیگری بنام والاشی هم به توسط همین خاندان ضمیمۀ آن شد حتی ناحیۀ بسارابی نیز بدان ملحق گردید، هجوم قبایل ترک این کشور را تحت تسلط سلاطین عثمانی قرار داد، از 1696 میلادی کشور رومانی تحت تسلط اتریشیان واقع شد و از آن پس مرتباً تحت اشغال کشورهای روسیه، اتریش، آلمان، یونان بود تا سال 1881 میلادی که شارل اول پادشاه آن کشور گردید و پس از مرگش برادرزادۀ او فردیناند از 1914 تا 1927 رومانی را اداره می کرد، در ابتدای جنگ دوم جهانی پادشاه آن کشور شارل دوم (کارول) بود که در 1940م، به نفع پسرش میشل از سلطنت استعفا داد، رومانی در طی جنگ اخیر ابتدا به توسط آلمانها و سپس روسها اشغال شد و امروزه یکی از کشورهای جمهوری توده ای بشمارمی آید، (از فرهنگ فارسی معین)
یکی از کشورهای اروپای شرقی واقعبین اتحاد جماهیرشوروی، مجارستان، یوگوسلاوی، بلغارستان و بحر اسود، و آن 337384 کیلومترمربع مساحت و 17579600 تن جمعیت دارد، رومانی شامل نواحی ذیل است: 1- کارپات، سلسله جبالی که بشکل دایره ترانسیلوانی را احاطه می کند، 2- در مشرق و در جنوب کارپات جلگۀ وسیع والاشی و مولداوی گسترده شده است که رومانی را کشوری کشاورزی میسازد، گندم و ذرت محصول اصلی این کشور است و در روی تپه های مرتفعتر درختان میوه کاشته می شود، در دامنۀ کوهها گله های متعدد گوسپندان تربیت و نگهداری می شوند، از کانهای اصلی آن نفت است که روز بروز بر استخراج آن می افزایند و از این حیث در ردیف دول درجه اول بشمار می رود، در دامنۀ کوههای کارپات، کانهای آهن، بوکسیت و غیره نیز اهمیت دارد، از صنایع رومانی ساختن ماشینهای صنعتی و فلاحتی و پارچه بافی است، پایتخت رومانی بخارست است، و شهرهای اصلی و مهم آن کلوج، یاشی، پلوئشتی، تیمی شوآرا و بندر معروف آن کنستانتا در ساحل بحر اسود است، تاریخ - اولین قسمت قدیمی کشور رومانی ناحیۀ داسی میباشد که به توسط طرایانوس (تراژان) در قرن دوم میلادی فتح شد و از نژاد داس که مخلوطی از نژاد ژتها و سلت ها میباشد مسکون گردید و مهاجرنشین کشور روم شد و زبان لاتینی در آنجا تقریباً متداول گردید، در مدت شش قرن محل تاخت و تاز قبایل گتها هون ها، آوارها، اسلاوها و تاتارها قرار گرفت، مخصوصاً اسلاوها در این کشور آثار عمیقی باقی گذاشتند، در قرن 14 میلادی کشور رومانی با ایالت مولداوی متحد شد تحت نظر سلسله ای به نام بوگدان و ولایت دیگری بنام والاشی هم به توسط همین خاندان ضمیمۀ آن شد حتی ناحیۀ بسارابی نیز بدان ملحق گردید، هجوم قبایل ترک این کشور را تحت تسلط سلاطین عثمانی قرار داد، از 1696 میلادی کشور رومانی تحت تسلط اتریشیان واقع شد و از آن پس مرتباً تحت اشغال کشورهای روسیه، اتریش، آلمان، یونان بود تا سال 1881 میلادی که شارل اول پادشاه آن کشور گردید و پس از مرگش برادرزادۀ او فردیناند از 1914 تا 1927 رومانی را اداره می کرد، در ابتدای جنگ دوم جهانی پادشاه آن کشور شارل دوم (کارول) بود که در 1940م، به نفع پسرش میشل از سلطنت استعفا داد، رومانی در طی جنگ اخیر ابتدا به توسط آلمانها و سپس روسها اشغال شد و امروزه یکی از کشورهای جمهوری توده ای بشمارمی آید، (از فرهنگ فارسی معین)