جدول جو
جدول جو

معنی روشوری - جستجوی لغت در جدول جو

روشوری
روشویی، رجوع به روشویی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوشتری
تصویر شوشتری
از مردم شوشتر، لهجۀ مردم شوشتر، تهیه شده در شوشتر، نوعی پارچه یا فرش که در شوشتر بافته می شد، برای مثال نگر ز سنگ چه مایه به است گوهر سرخ / ز خستوانه چه مایه به است شوشتری (معروفی - شاعران بی دیوان - ۱۴۴)، در موسیقی گوشه ای در دستگاه همایون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روبوسی
تصویر روبوسی
بوسیدن صورت یکدیگر برای آشتی، تجدید دیدار، اظهار محبت و مانند آن
روبوسی کردن: بوسه زدن بر روی کسی، بوسیدن رخسار یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رنجوری
تصویر رنجوری
بیماری، دردمندی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روتاری
تصویر روتاری
گردنده، انجمنی که در سال ۱۹۰۵ میلادی از صاحبان صنایع و بازرگانان بزرگ به منظور کمک به امور خیریه در شهر شیکاگو تشکیل شد و به تدریج در اغلب کشورهای جهان شعبه هایی تاسیس کرد. در تهران نخستین باشگاه روتاری در سال ۱۹۵۶ تاسیس شد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بروشور
تصویر بروشور
جزوۀ کوچک مقوایی یا کاغذی حاوی اطلاعاتی دربارۀ کالا یا موضوعی
فرهنگ فارسی عمید
(رویْ وَ)
ده از بخش رزاب شهرستان سنندج. آب آن از چشمه و دارای 100 تن سکنه و محصول عمده آنجا انواع میوه و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
شستن صورت، شستشوی رخسار،
روشوری، ظرف یادوش و دستگاهی که برای شستن دست و صورت نصب کنند
لغت نامه دهخدا
پارچۀ مدور و بزینت که بر روی قوری فکنند تا چای زود دم کشد، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(گوشْ وَ)
عمل گوشور. صفت گوشور. رجوع به گوشور شود
لغت نامه دهخدا
روشور، روشو، رجوع به روشور شود
لغت نامه دهخدا
اصطلاح عامیانه، روشو، روشوی، سفیدآب که به گرده های کوچک بود، سفیدآب چون قرص کرده، سفیدآب، گل سفیدآب، قرص سفیدآب که به روی و تن مالند تا شوخ و چرک آسانتر رود و بیشتر در حمامها استعمال دارد، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ورطوری
تصویر ورطوری
نادرست نویسی ورتوری پارسی است از گیاهان سطاخینس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موتوری
تصویر موتوری
جنبایی منسوب به موتور، آنچه که دارای موتور است موتور دار: (قایق موتوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوهوری
تصویر لوهوری
منسوب به لوهور از مردم لاهور لاهوری
فرهنگ لغت هوشیار
دهه دهم محرم سوکروز حسین بن علی علیه السلام، دهساخته گویند در چنین روزی خدا ده چیز ساخته: آسمان تختگاه (کرسی) شید (نور) جان پلمه (لوح) کلک (قلم) زمین مشی (آدم) مشیانه (حوا) بهشت
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به شوشتر از مردم شوشتر، لهجه مردم شوشتر، آن چه در شوشتر به عمل آید: دیبای شوشتری، یکی از گوشه های همایون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر شوری
تصویر پر شوری
پر حرارتی حالت آنکه پرشور است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روگیری
تصویر روگیری
احتجاب زنان، حجاب زنان، رو گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رویگری
تصویر رویگری
عمل و شغل رویگر صفاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروشور
تصویر شروشور
فتنه و غوغا، جاروجنجال
فرهنگ لغت هوشیار
سفیذ آب که بروی تن مالند تا چرک آسانتر رود و بیشتر در حمامها استعمال میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشوری
تصویر گوشوری
دارای گوش بودن، شنوندگی سامع بودن، دارای گوش بزرگ بودن
فرهنگ لغت هوشیار
((بُ رُ))
متن چاپی با تعداد صفحات معمولاً کم که اطلاعاتی درباره ویژگی های کالا یا نمایش یا نمایشگاه و نظایر آن به دست دهد، دفترک (واژه فرهنگستان)، کاتالوگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رویگری
تصویر رویگری
((گَ))
عمل و شغل رویگری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشگری
تصویر روشگری
آداب گری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نوآوری
تصویر نوآوری
ابتکار، اختراع، آفرینشگری، نوآفرینی، نخست سازی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روشنگری
تصویر روشنگری
توضیح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نوآوری
تصویر نوآوری
Ingenuity, Innovation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رنجوری
تصویر رنجوری
Languishment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از موتوری
تصویر موتوری
Motor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سفید آب مخصوص حمام
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از نوآوری
تصویر نوآوری
engenhosidade, inovação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موتوری
تصویر موتوری
motor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رنجوری
تصویر رنجوری
изнеможение
دیکشنری فارسی به روسی