جدول جو
جدول جو

معنی روشندلی - جستجوی لغت در جدول جو

روشندلی
روشن ضمیری دانایی آگاهی
تصویری از روشندلی
تصویر روشندلی
فرهنگ لغت هوشیار
روشندلی
((~. دِ))
آگاهی
تصویری از روشندلی
تصویر روشندلی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روشندل
تصویر روشندل
کسی که خاطر وی صاف باشد و مکدر نبود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشندل
تصویر روشندل
((~. دِ))
عارف، آگاه، نابینا، کور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشنگری
تصویر روشنگری
توضیح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
برق، نور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رخشندگی
تصویر رخشندگی
رخشنده بودن درخشندگی روشنی
فرهنگ لغت هوشیار
جایی که در آن چراغ بگذارند چراغدان روشنی دان، تابدان، روزن و سوراخی که از آن روشنایی داخل خانه گردد
فرهنگ لغت هوشیار
روشنی مقابل تاریکی، جوهریست که در داروهای چشم بکار میرفت مرقشیشا حجرالنور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشناسی
تصویر روشناسی
معرفت شناخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخشندگی
تصویر رخشندگی
درخشندگی، درخشان بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشن دل
تصویر روشن دل
روشن ضمیر، زنده دل، آگاه و دانا، نابینا، کور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشندان
تصویر روشندان
جایی که در آن چراغ بگذارند، روشنی دان، چراغ دان، تاب دان، روزنی که نور از آن داخل می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشندان
تصویر روشندان
چراغدان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
((رُ شَ))
روشنی، مقابل تاریکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشناسی
تصویر روشناسی
معرفت، شناخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
روشنی، تابناکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
Illumination
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فروشندگی
تصویر فروشندگی
Salesmanship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
умение продавать
دیکشنری فارسی به روسی
(PL) umiejętności sprzedaży
دیکشنری فارسی به لهستانی
майстерність продажу
دیکشنری فارسی به اوکراینی