- روشندلی
- روشن ضمیری دانایی آگاهی
معنی روشندلی - جستجوی لغت در جدول جو
- روشندلی ((~. دِ))
- آگاهی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که خاطر وی صاف باشد و مکدر نبود
توضیح
برق، نور
رخشنده بودن درخشندگی روشنی
جایی که در آن چراغ بگذارند چراغدان روشنی دان، تابدان، روزن و سوراخی که از آن روشنایی داخل خانه گردد
روشنی مقابل تاریکی، جوهریست که در داروهای چشم بکار میرفت مرقشیشا حجرالنور
معرفت شناخت
درخشندگی، درخشان بودن
روشن ضمیر، زنده دل، آگاه و دانا، نابینا، کور
جایی که در آن چراغ بگذارند، روشنی دان، چراغ دان، تاب دان، روزنی که نور از آن داخل می شود
چراغدان
معرفت، شناخت
روشنی، تابناکی
Illumination
Salesmanship
(PT) habilidade de vender
освещение
умение продавать
Beleuchtung
(DE) Verkaufsfähigkeit
(PL) umiejętności sprzedaży
освітлення
oświetlenie
майстерність продажу
iluminação
illuminazione
iluminación
(ES) habilidad para vender
illumination
(FR) sens du commerce