جدول جو
جدول جو

معنی روستایی - جستجوی لغت در جدول جو

روستایی
ساکن روستا کشاورز دهقان
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
فرهنگ لغت هوشیار
روستایی
مربوط به روستا مثلاً لباس روستایی، از مردم روستا، دهاتی مثلاً مرد روستایی، کنایه از ساده لوح، احمق
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
فرهنگ فارسی عمید
روستایی
کشاورز، دهقان
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
فرهنگ فارسی معین
روستایی
Rural, Rustic
تصویری از روستایی
تصویر روستایی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
روستایی
сельский , деревенский
دیکشنری فارسی به روسی
روستایی
ländlich, rustikal
دیکشنری فارسی به آلمانی
روستایی
сільський
دیکشنری فارسی به اوکراینی
روستایی
wiejski, rustykalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
روستایی
乡村的
دیکشنری فارسی به چینی
روستایی
rural, rústico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
روستایی
rurale, rustico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
روستایی
rural, rústico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
روستایی
rural, rustique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
روستایی
landelijk, rustiek
دیکشنری فارسی به هلندی
روستایی
ग्रामीण , देहाती
دیکشنری فارسی به هندی
روستایی
pedesaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
روستایی
ريفيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
روستایی
כפרי
دیکشنری فارسی به عبری
روستایی
田舎の , 素朴な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
روستایی
시골의 , 소박한
دیکشنری فارسی به کره ای
روستایی
kırsal, rustik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
روستایی
vijijini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
روستایی
ชนบท , บ้านนอก
دیکشنری فارسی به تایلندی
روستایی
গ্রামীণ , গ্রাম্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
روستایی
دیہاتی
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اوستایی
تصویر اوستایی
منسوب به اوستا. یا زبان اوستایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
Chieftainship
دیکشنری فارسی به انگلیسی