جدول جو
جدول جو

معنی روذکه - جستجوی لغت در جدول جو

روذکه
(رَ ذَ کَ)
گوسپندان ریزه. ج، رواذک. (منتهی الارب). کوچک از گوسفندبچگان. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ لَعْ عُ)
عاجز و مانده گردیدن. لغتی است در رودنه. (از منتهی الارب) (ازاقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به رودنه شود
لغت نامه دهخدا
(رَ ذَ مَ)
نوعی از رفتار اسب تاتاری. (منتهی الارب). راه رفتن اسب تاتاری. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
(ذَ)
رجوع به رودکی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ لَ ثُ)
آمدورفت. آمدن و رفتن. (منتهی الارب) (از معجم متن اللغه) (از لسان العرب). در اقرب الموارد به این معنی روذ آمده است. رجوع به روذ شود
لغت نامه دهخدا
(رَ کَ)
روکاء. آواز بوم نر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). و رجوع به روکاء شود، موج، لغت بغدادی است. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رَ کَ)
از بطنهای هواره است که قبیله ای از بربر است. (از صبح الاعشی ج 1 ص 363)
لغت نامه دهخدا
تصویری از روکه
تصویر روکه
آوای بوف آوای جغد
فرهنگ لغت هوشیار