جدول جو
جدول جو

معنی روذباری - جستجوی لغت در جدول جو

روذباری
رجوع به رودباری شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب است به رودبار که نام مواضع متعددی است
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی است از دهستان حومه بخش کوچصفهان از شهرستان رشت واقعدر 4هزارگزی کوچصفهان و در طرفین راه شوسۀ کوچصفهان به لاهیجان. منطقه ای است جلگه ای و هوایی معتدل مرطوب دارد. سکنۀ آن 1400تن است. آب آن از نهر توشاجوب تأمین میشود و محصولش برنج و ابریشم و صیفی، و شغل اهالی زراعت است. بازار عمومی لولمان در اراضی این ده و ده پیربست واقع است و روزهای یکشنبه و چهارشنبه بازار عمومی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
نسبت به روذراور. (از معجم البلدان). رجوع به روذراور ورودراور و رودراوری در معنی وصفی و اسم خاصی شود
لغت نامه دهخدا
تقدس و پارسایی، نیک سیرتی، گوشه نشینی، (ناظم الاطباء)، و رجوع به روهبان شود
لغت نامه دهخدا
روبرو، مقابل، مواجه، (ناظم الاطباء)، محاذی: و شرغ با سکجکت روباروی است، (تاریخ بخارا ص 16)،
حمله روباروی باید کرد چون شیر عرین
روبه آسا چند از این در هر پسی دستان و فن،
اثیر اخسیکتی،
قباله، روباروی، رأیته قبیلاً، یعنی روباروی و آشکارا دیدم او را، (منتهی الارب)، و رجوع به روبرو و روبارو شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
مجازی و استعاری. (از اشتینگاس). مجاز. ضد حقیقت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی است از دهستان نرم آب بخش دودانگه از شهرستان ساری واقع در 20هزارگزی جنوب شرقی سعیدآباد و 6هزارگزی پرور. منطقه ای است کوهستانی و سردسیر. سکنۀ آن 565 تن است. آب آن از چشمه سار تأمین می شود. محصولش غلات و لبنیات، وشغل اهالی زراعت و گله داری، و شال و گلیم بافی از صنایع دستی زنان این ده است. عده ای از سکنه غیر از تابستان در حدود گرگان به تهیۀ زغال اشتغال میورزند. و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
بازی روز، کنایه ازانقلاب زمانه و تحول روزگار، (آنندراج) :
ز خاک ره آن طفل را برگرفت
فروماند زان روزبازی شگفت،
نظامی (از آنندراج)،
، روزگار، زمان، (ناظم الاطباء) :
از آن روز بازی که من زاده ام
ز خفتان میان هیچ نگشاده ام،
فردوسی،
، دنیا، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان سگلی از شهرستان نهاوند واقع در 25هزارگزی شمال باختر نهاوندو 5هزارگزی باختر راه شوسۀ نهاوند به کرمانشاه در کنار راه گاماسیاب، منطقه ای است جلگه ای و هوایی سرد دارد، سکنۀ آن 540 تن است، آب آن از رودخانه تأمین می شود و محصولش غلات و حبوب، و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
حسین بن محمد بن محمد بن علی رودباری طوسی مکنی به ابوعلی، در طلب حدیث مسافرتها کرد و از ابن داسه التمار بصری سنن ابوداود را فراشنید و از ابوالحسن محمد بن محمد بن علی انصاری طوسی روایت کرد و حاکم ابوعبداﷲ و ابوبکر بیهقی از او حدیث شنیدند، وی بسال 403 هجری قمری درگذشت، (از اللباب فی تهذیب الانساب)
محمد بن احمد رودباری مکنی به ابوعلی از مشایخ است، وفاتش بمصر در سنۀ عشر و ثلثمائه (310 هجری قمری) بزمان مقتدر خلیفه اتفاق افتاد، از سخنان اوست: تصوف مذهبی است همه جد که هیچ هزل با او نباشد و نیامیزد، (تاریخ گزیده چ لیدن ص 778)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
تجویز، تسامح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
تسامحٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
Toleration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
tolérance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
tolerancja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
การยอมรับ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
терпимость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
Duldung
دیکشنری فارسی به آلمانی
آزادی خوٰاهی، تحمّل، رواداری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
رواداری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
সহিষ্ণুতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
uvumilivu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
宽容
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
müsamaha
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
관용
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
寛容
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
סַבלָנוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
терпимість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
सहिष्णुता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
verdraagzaamheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
tolerancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
tolleranza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
tolerância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رواداری
تصویر رواداری
toleransi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی