جدول جو
جدول جو

معنی رودربایسی - جستجوی لغت در جدول جو

رودربایسی(دَ یِ)
مخفف رودربایستی. رودرواسی. رجوع به رودربایستی و رودرواسی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رودربایستی
تصویر رودربایستی
در برابر خواهش کسی ماخوذ به حیا شدن، شرم حضور داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ یِ)
در تداول عامّه، مأخوذیت به حیا. (یادداشت مؤلف). حالت شرم از گفتن گفتاری یا کردن کرداری بملاحظۀ حرمت شخص حاضر که این گفته یا کرده خلاف حفظ احترام اوست. (یادداشت مؤلف). رودرواسی.
- در رودربایستی افتادن، مأخوذ به حیا شدن. رودربایستی کردن. رجوع به همین ترکیب شود
لغت نامه دهخدا
(دَ یِ)
خجالت و انفعال. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی). رجوع به رودربایستی شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
مخفف رودربایستی. رجوع به رودربایستی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رودربایستی
تصویر رودربایستی
شرم و حیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رو دربایستی
تصویر رو دربایستی
شرم حضور ماخوذ به حیا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رودربایستی
تصویر رودربایستی
((دَ یِ))
رودروایستی، شرم حضور، مأخوذ به حیا شدن
فرهنگ فارسی معین