جدول جو
جدول جو

معنی رودخانه - جستجوی لغت در جدول جو

رودخانه
زمینی که سیلاب رود در آن جاری باشد
تصویری از رودخانه
تصویر رودخانه
فرهنگ لغت هوشیار
رودخانه
جای رود، بستر رود، مجرای رود، نهر بزرگ
تصویری از رودخانه
تصویر رودخانه
فرهنگ فارسی عمید
رودخانه
((نِ))
رود، نهر بزرگ
تصویری از رودخانه
تصویر رودخانه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رصدخانه
تصویر رصدخانه
هودلگاه
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از آلات ذوات الاوتار که بر آن چهار وتر بندند و بر نصف وی پوست کشند و بر آن پرده ها بندند و و آن مانند عود قدیم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رود خانه
تصویر رود خانه
زمینی که سیلاب رود در آن جاری باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رصدخانه
تصویر رصدخانه
((~. نِ))
جایی که در آن به نگاه کردن و مطالعه ستارگان می پردازند
فرهنگ فارسی معین
جایی که ستاره شناسان در آن با ابزارهای مخصوص ستارگان و اجرام نجومی را مشاهده و بررسی می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دودخانه
تصویر دودخانه
دودمان، خانواده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رصدخانه
تصویر رصدخانه
Observatory
دیکشنری فارسی به انگلیسی
обсерватория
دیکشنری فارسی به روسی
মানমন্দির
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تودگانه
تصویر تودگانه
عامیانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دواخانه
تصویر دواخانه
دارو فروشی، داروخانه
فرهنگ لغت هوشیار
جائی که از آگاهی و احوال و حرکات بروج و ستارگان و ماهواره ها و کشتی های فضائی با دستگاههای دقیق مشغول بکار باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روزگانه
تصویر روزگانه
مواجب و مزد و اجرت و روزینه
فرهنگ لغت هوشیار