- روحیه
مجموعه کیفیات نفسانی و حالات روانی یک فرد
معنی روحیه - جستجوی لغت در جدول جو
- روحیه
مؤنث روحی، کیفیات روحیه، مجموعه کیفیات نفسانی و حالات روانی یک فرد، جمع روحیات
- روحیه
روحٌ
- روحیه
Mentality
- روحیه
mentalité
- روحیه
メンタリティ
- روحیه
mentalidade
- روحیه
मानसिकता
- روحیه
менталитет
- روحیه
Mentalität
- روحیه
mentalitas
- روحیه
менталітет
- روحیه
mentalność
- روحیه
心态
- روحیه
mentalità
- روحیه
מנטליות
- روحیه
mentalidad
- روحیه
mentaliteit
- روحیه
ذہنیت
- روحیه
মনোবৃত্তি
- روحیه
จิตวิทยา
- روحیه
mtindo wa fikra
- روحیه
zihniyet
- روحیه
정신
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(یَ / یِ)
لغت نامه دهخدا
اسم هندی فضۀ مسکوک است. (فهرست مخزن الادویه). نام بزرگترین سکۀ نقرۀ هند است که دو مثقال و نیم وزن دارد. در سنسکریت روپیه بمعنی نقره است. (فرهنگ نظام). واحد پول هندوستان و پاکستان و سیلان و نپال و اندونزی است و در 1952 میلادی واحد پول برمه نیز بوده است. روپیۀ هر یک از این کشورها بوسیلۀ علایم خاصی از کشور دیگر مشخص می گردد و نام هر یک از این کشورها بدنبال آن اضافه میشود مانند روپیۀ هندوستان و روپیۀ پاکستان. (از دائره المعارف بریتانیکا). برحسب نشریۀبانک ملی ایران روپیۀ پاکستان مساوی صد پیسا و ازآن هندوستان مساوی صد تای پایز است. و رجوع به مجلۀبانک مرکزی شمارۀ 29 شود. در حال حاضر مطابق نشریۀ رسمی بانک مرکزی ایران (فروردین ماه 1342 هجری شمسی) هر یک روپیه معادل تقریباً 16 ریال پول ایران است
(تَ لَ لُ)
لغت نامه دهخدا
جان بخشیدن. تقدس و روح دادن به چیزی. بحالت روحانی درآوردن. (از دزی ج 1). و رجوع به روحنت شود
نام قریه ای است از قرای حلب واقع در جبل لبنان، و در بن کوه زیارتگاهی است که گویند قبر قس بن ساعده در آنجاست و قبر شمعون الصفا نیز گفته اند ولی صحیح نیست. (از معجم البلدان)
(تَ)
لغت نامه دهخدا
شتابانیدن. (تاج المصادر بیهقی). شتابانیدن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). یقال: وحی الدواء الموت، ای عجله. (اقرب الموارد)
