جدول جو
جدول جو

معنی روحی - جستجوی لغت در جدول جو

روحی
علی بن عبداﷲ بن ابی السروربن عبداﷲ روحی مکنی به ابوالحسن، معاصر المستعصم (640 ه، ق،) بود، او راست: بلغه الظرفاء فی ذکری تواریخ الخلفاء، (از معجم المطبوعات ج 1 ستون 301)
مولوی احمد، شاعر نیمۀ اول قرن چهاردهم هجری معاصر ترک علیشاه قلندر (در حدود 1332 هجری قمری)، رجوع به فرهنگ سخنوران شود
شاعر عثمانی متوفی بسال 960 هجری قمری وی پسر کدخدای ابوالسعود افندی بود، رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
شاعر عثمانی در قرن دهم هجری قمری وی پسر شیخ الاسلام علی چلبی بود، رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
لغت نامه دهخدا
روحی
(رَ)
عبدالله بن محمد بن سنان بن سعد سعدی روحی بصری. قضاء دینور داشت و متهم به وضع حدیث بود. سبب شهرت او به روحی، این است که وی روایت بسیاری از روح بن قاسم نقل میکرد. از معلی بن اسد و ابی الولید طیالسی روایت کرد، و محمد بن محمد سلیمان یاغندی و ابوعبدالله محاملی و دیگران ازاو روایت دارند. (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 1)
محمد بن ابی السرورمکنی به ابوعبدالله. وی از اهل فقه و فرائض و قراآت بود. از ابوالربیع اندلسی و ابن ابی داود مصری و دیگران حدیث شنید. سلفی گوید: زادگاه پدرش روحه که جزء اسکندریه است میباشد. (از معجم البلدان ذیل روحه)
لغت نامه دهخدا
روحی
منسوب به روح وابسته به روح: حالات روحی
تصویری از روحی
تصویر روحی
فرهنگ لغت هوشیار
روحی
روحانی، معنوی، روانی
متضاد: مادی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
روحی
روحيٌّ
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به عربی
روحی
Ghostly, Sprite
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
روحی
fantomatique, esprit
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
روحی
ผี , วิญญาณ
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به تایلندی
روحی
بھوتیا , روحانی
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به اردو
روحی
ভূতুড়ে , আত্মা
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به بنگالی
روحی
hayaletli, ruh
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
روحی
ya pepo, roho
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
روحی
유령 같은 , 정령
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به کره ای
روحی
幽霊の , 精霊の
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
روحی
רפאים , רוח
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به عبری
روحی
hantu, roh
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
روحی
भूतिया , आत्मा
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به هندی
روحی
spookachtig, geest
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به هلندی
روحی
fantasmal, espíritu
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
روحی
spettrale, spirito
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
روحی
fantasmagórico, espírito
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
روحی
鬼怪的 , 精灵的
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به چینی
روحی
upiorny, duch
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به لهستانی
روحی
привидний , дух
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
روحی
gespenstisch, Geist
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به آلمانی
روحی
призрачный , дух
تصویری از روحی
تصویر روحی
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روحیه
تصویر روحیه
مجموعه کیفیات نفسانی و حالات روانی یک فرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روحیه
تصویر روحیه
مؤنث روحی، کیفیات روحیه، مجموعه کیفیات نفسانی و حالات روانی یک فرد، جمع روحیات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روحیه
تصویر روحیه
Mentality
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روحیه
تصویر روحیه
менталітет
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روحیه
تصویر روحیه
Mentalität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روحیه
تصویر روحیه
менталитет
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روحیه
تصویر روحیه
mentalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روحیه
تصویر روحیه
心态
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از روحیه
تصویر روحیه
mentalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی