- روحانیت
جنبۀ معنوی و روحانی داشتن، روحانی بودن، تقدس، پاکی، کنایه از مجموعۀ روحانیان و عالمان دینی مثلاً روحانیت شیعه، کنایه از معنوی، روحانی
معنی روحانیت - جستجوی لغت در جدول جو
- روحانیت (قَ / قِ کَ دَ)
در تداول فارسی زبانان بمعنی روحانی و معنوی بودن است. تقدس و پاکی و پارسایی. (از ناظم الاطباء). رجوع به روحانی و روحانیه شود.
- جامعۀ روحانیت، گروه پیشوایان دینی. روحانیان اسلام
- جامعۀ روحانیت، گروه پیشوایان دینی. روحانیان اسلام
- روحانیت
تقدس و پاکی و پارسایی
- روحانیت
دین بران
- روحانیت
رجّال الدّين
- روحانیت
Ghostliness
- روحانیت
spiritualité
- روحانیت
roho
- روحانیت
روحانیّت، معنویّت
- روحانیت
روحانیت
- روحانیت
আধ্যাত্মিকতা
- روحانیت
ความเป็นวิญญาณ
- روحانیت
霊的
- روحانیت
hayaletlik
- روحانیت
유령
- روحانیت
רוּחָנִיּוּת
- روحانیت
spiritualitas
- روحانیت
भूतिया
- روحانیت
spiritualiteit
- روحانیت
espiritualidad
- روحانیت
spiritualità
- روحانیت
espiritualidade
- روحانیت
幽灵
- روحانیت
duchowość
- روحانیت
духовність
- روحانیت
Geistigkeit
- روحانیت
призрачность
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه مربوط به روح و روان باشد
دانشمند و پیشوای دینی، فقیه
معنوی، دینی، مذهبی
دارای پارسایی و صفا، مربوط به عالم ملکوت
دانشمند و پیشوای دینی، فقیه
معنوی، دینی، مذهبی
دارای پارسایی و صفا، مربوط به عالم ملکوت
(نی یا)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ روحانیه. رجوع به روحانیه شود.
- عالم روحانیات، عالم عقول و نفوس مجرده. (فرهنگ علوم عقلی سجادی ص 281). و رجوع به عالم روحانی (ذیل روحانی) شود
- عالم روحانیات، عالم عقول و نفوس مجرده. (فرهنگ علوم عقلی سجادی ص 281). و رجوع به عالم روحانی (ذیل روحانی) شود
