معنی روتینی - جستجوی لغت در جدول جو
روتینی
روتينً
ادامه...
رُوتِينً
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به عربی
روتینی
Routine
ادامه...
Routine
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
روتینی
routinier
ادامه...
routinier
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
روتینی
일상적인
ادامه...
일상적인
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به کره ای
روتینی
routinemäßig
ادامه...
routinemäßig
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به آلمانی
روتینی
рутинний
ادامه...
рутинний
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
روتینی
rutynowy
ادامه...
rutynowy
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به لهستانی
روتینی
常规的
ادامه...
常规的
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به چینی
روتینی
rotineiro
ادامه...
rotineiro
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
روتینی
routinario
ادامه...
routinario
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
روتینی
rutinario
ادامه...
rutinario
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
روتینی
routinematig
ادامه...
routinematig
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به هلندی
روتینی
rutin
ادامه...
rutin
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
روتینی
नियमित
ادامه...
नियमित
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به هندی
روتینی
rutin
ادامه...
rutin
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
روتینی
שגרתי
ادامه...
שגרתי
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به عبری
روتینی
定期的
ادامه...
定期的
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
روتینی
روزمرہ
ادامه...
روزمرہ
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به اردو
روتینی
রুটিন
ادامه...
রুটিন
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به بنگالی
روتینی
ประจำ
ادامه...
ประจำ
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به تایلندی
روتینی
рутинный
ادامه...
рутинный
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به روسی
روتینی
wa kawaida
ادامه...
wa kawaida
تصویر روتینی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر روبینا
روبینا
(دخترانه)
یاقوت سرخ، یاقوت قرمز
ادامه...
یاقوت سرخ، یاقوت قرمز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر روژینا
روژینا
(دخترانه)
روژین
ادامه...
روژین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر رومینا
رومینا
(دخترانه)
نام مستعار
ادامه...
نام مستعار
فرهنگ نامهای ایرانی
روسینی
روسینی
جامه ای که بر روی سینی کشند
ادامه...
جامه ای که بر روی سینی کشند
لغت نامه دهخدا
تصویر روحانی
روحانی
منسوب به روح، آنچه از مقوله روح و جان باشد، پیشوای مذهبی، پارسا
ادامه...
منسوب به روح، آنچه از مقوله روح و جان باشد، پیشوای مذهبی، پارسا
فرهنگ لغت هوشیار
راطینی
صمغ حاصل از کاجها. توضیح: این نام امروزه بطور کلی بمفهوم عام تر بانتین استعمال گردد تربانتین
ادامه...
صمغ حاصل از کاجها. توضیح: این نام امروزه بطور کلی بمفهوم عام تر بانتین استعمال گردد تربانتین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر راتینج
راتینج
صمغ
ادامه...
صمغ
فرهنگ لغت هوشیار
روهینی
فولاد و آهن جوهردار، آنچه از فولاد و آهن جوهردار سازند مانند شمشیر
ادامه...
فولاد و آهن جوهردار، آنچه از فولاد و آهن جوهردار سازند مانند شمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر روتین
روتین
((رُ))
کاری که به طور منظم یا به طور معمول و مکرر انجام می شود
ادامه...
کاری که به طور منظم یا به طور معمول و مکرر انجام می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویر فروتنی
فروتنی
تواضع، خشیت، اکناع، خضوع
ادامه...
تواضع، خشیت، اکناع، خضوع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر روحانی
روحانی
ایرمان، دین یار، مغمرد، وخشی، مینوی، کاتوزی
ادامه...
ایرمان، دین یار، مغمرد، وخشی، مینوی، کاتوزی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر رویانی
رویانی
جنینی
ادامه...
جنینی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر آروینی
آروینی
آمپیریک
ادامه...
آمپیریک
فرهنگ واژه فارسی سره