جدول جو
جدول جو

معنی روبوسی - جستجوی لغت در جدول جو

روبوسی
بوسیدن صورت یکدیگر برای آشتی، تجدید دیدار، اظهار محبت و مانند آن
روبوسی کردن: بوسه زدن بر روی کسی، بوسیدن رخسار یکدیگر
تصویری از روبوسی
تصویر روبوسی
فرهنگ فارسی عمید
روبوسی
عمل بوسیدن روی، رجوع به روبوسی کردن و بوسیدن شود
لغت نامه دهخدا
روبوسی
مصافحه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روپوست
تصویر روپوست
قشر خارجی پوست، سطح خارجی پوست جانوران یا اندام گیاه، اپیدرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
رونوشت برداشتن از نوشتۀ دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رونویس
تصویر رونویس
کسی که از روی نوشته ای نسخه برداری می کند، رونوشت
فرهنگ فارسی عمید
(پُ تُ)
شهر مرکزی ایالتی به همین نام در جمهوری بلیوی از آمریکای جنوبی. عرض جنوبی این شهر19 درجه و 35 دقیقه و طول غربی 67 درجه است و ارتفاع آن از سطح دریا به 4160 گز میرسد. دارای 30000 تن سکنه و معادن نقره و قلعی آن مشهور است. موقع آن ناهموار و غیرمستوی و کوچه ها غیرمنتظم و هوایش سریعالتحوّل است، ایالتی در بلیوی که از طرف مشرق به ایالت شارکاس و از سوی شمال به ایالت اورورو و کوشامبه و از جهت جنوب با جمهوری آرژانتین و از جانب مغرب به اقیانوس کبیر محاط و محدود است و مساحت سطح آن 140631 هزار گز مربع است. کوههای بلند، معادن نقره، آبهای معدنی و دریاچه های شور دارد
لغت نامه دهخدا
(پْرُ / پِ رُ)
ماریوس اورلیوس والریوس. امپراطور روم متولد در سیرمیوم در حدود سال 232 میلادی ابتدا والریوس امپراطور بحمایت او پرداخت سپس در فنون نظامی مشهور گشت و امپراطور تاسیت فرماندهی مشرق را به او محول کرد پس از مرگ تاسیت سربازان او را به امپراطوری برداشتند و سنا آنرا تصویب کرد حکومت وی منشاء آثار خیر بود چون در امر نظام سخت گیربود و بعلاوه میخواست بخدمت دسته ای از سربازان خاتمه بخشد، سربازان بشوریدند و او را بکشتند (282 میلادی)
لغت نامه دهخدا
منسوب به قابوس، احمد بن ابراهیم سهل، مکنی به ابی شجاع، ابوالفضل محمد بن طاهر مقدسی گوید که از قابوسی پرسیدم درباره این لقب (قابوسی) گفت من از فرزندان قابوسم، (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قوقوسی
تصویر قوقوسی
ققسی بنگرید به ققسی
فرهنگ لغت هوشیار
طبقه سطحی جلد که تشکیل شده از طبقات شاخی در فوق و طبقه مالپیگی در زیر. اولین ردیف طبقه مالپیگی که از سلولهای فعال و زایا تشکیل شده در زیر پوست قرار گرفته است بشره، طبقه خارجی و سطحی پوست گیاهان که معمولااز یک ردیف سلول ساخته شده بشره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روباهی
تصویر روباهی
مانند روباه بودن، حیله گری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
((نِ))
رونوشت برداشتن، نسخه برداشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
النّسخ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
Transcription
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
transcription
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
書き起こし
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
نقل نویسی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
নকলনবিশ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
การถอดเสียง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
maandiko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
transkripsiyon
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
필사본
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
प्रतिलिपि
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
תִמלוּל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
transkripsi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
transcriptie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
transcripción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
transcrição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
抄写
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
transkrypcja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
транскрипція
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
Transkription
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
транскрипция
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رونویسی
تصویر رونویسی
trascrizione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی