جدول جو
جدول جو

معنی روبموئن - جستجوی لغت در جدول جو

روبموئن
جلو آمدن، چاق شدن، پیشرفت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به رخ کشیدن، یادآوری عمل زشت و غیرمعمول، رو انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
انزال
فرهنگ گویش مازندرانی
قر و غمزه آمده، عشوه آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
رشد پشم گوسفند به اندازه ای که مناسب و آماده ی تراشیدن باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
پیچاندن، تابانیدن نخ
فرهنگ گویش مازندرانی
پایین آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
درآمدن، سر از خاک بیرون زدن، به پشتیبانی از کسی برخاستن
فرهنگ گویش مازندرانی
مستعمل شدن، ضایع شدن، درهم و برهم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
گرفتار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
به اصطلاح: لگد زدن تفنگ هنگام تیراندازی
فرهنگ گویش مازندرانی
بالا آمدن، به لبه آمدن، پارس کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
شگفت زده شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آمدن از آن سوی رودخانه یا هر محل سخت گذر، انجام کاری دشوار
فرهنگ گویش مازندرانی
پی در پی دچار بدشانی شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی