معنی روباز در فرهنگ لغت هوشیار

گشاده ور، بی حجاب، گستاخ، بیشرم وقیح

معنی روباز در فرهنگ فارسی عمید

بی حجاب، آنچه رویش پوشیده نباشد، آنچه در پرده نباشد، خنده رو، گشاده رو، خندان، خُوش رو، بَشّاش، تازِه رو، روتازِه، فَراخ رو، گُشادِه خَد، بَسّام، طَلیقُ الوَجه، بَسیم

معنی روباز در فرهنگ فارسی معین

بی حجاب، آن چه که بالای آن باز و گشاد باشد، کالسکه روباز

معنی روباز - جستجوی لغت در جدول جو

روباز: گشاده ور، بی حجاب، گستاخ، بیشرم وقیح

فرهنگ لغت هوشیار

روباز: بی حجاب، آنچه رویش پوشیده نباشد، آنچه در پرده نباشد
خنده رو، گشاده رو، خندان، خوش رو، بشّاش، تازه رو، روتازه، فراخ رو، گشاده خد، بسّام، طلیق الوجه، بسیم

فرهنگ فارسی عمید

روباز: بی حجاب، آن چه که بالای آن باز و گشاد باشد، کالسکه روباز

فرهنگ فارسی معین

روباه

جانوری است از رده پستانداران گوشتخوار از نوع سگ. پوستش برنگهای سیاه سرخ زرد و بسیار نرم است و آنرا آستر جامه کنند. دمی بزرگ و پر مو دارد و به حیله گری مشهور است. یا روباه زرد آفتاب خورشید

فرهنگ لغت هوشیار