راوی ها، کسانی که خبرها یا حدیث ها یا حکایتی از دیگری روایت می کنند، روایت کننده ها، بازگویندگان شعر و سخن از کسی، کسانی که قصیده های شاعری را با لحن خوش در محفلی می خوانند، جمع واژۀ راوی
راوی ها، کسانی که خبرها یا حدیث ها یا حکایتی از دیگری روایت می کنند، روایت کننده ها، بازگویندگان شعر و سخن از کسی، کسانی که قصیده های شاعری را با لحن خوش در محفلی می خوانند، جمعِ واژۀ راوی
جمع واژۀ راتبه. (از اشتینگاس) (ناظم الاطباء) (کشاف اصطلاحات الفنون). ج راتب. (المنجد). مقرری. مستمری. (از اشتینگاس). مواجب. وظیفۀ سالیانه و یومیه. (از ناظم الاطباء). وظایف. (اقرب الموارد) : جد مرا... فرمود تا...آنچه بباید از وظایف و رواتب ایشان راست میدارد. (تاریخ بیهقی). محمود فرمود تا بخدمت ایشان قیام کند وآنچه بباید از وظایف و رواتب ایشان راست میدارد. (تاریخ بیهقی). از اوقاف مدرسه وجوه رواتب و مواجب ایشان موظف می گشت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 423). خبازی که به اقامت رواتب سرای من موسوم بود پیش من آمد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 330) ، سنتهای تابع فرائض و گویند وابسته به اوقات مخصوصی است. (از اقرب الموارد). سنتهایی که با فرائض خوانده می شود. (از معجم متن اللغه). سنتهای تابع فرایض و یامخصوص است به اوقات مخصوص. (از المنجد). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: جمع واژۀ راتبه است و آن عبارت است ازسنتهایی که تابع و پیرو واجبات می باشند و برخی این سنتها را وابسته به اوقات معین دانسته اند و پس از نماز عیدین و تراویح راتبۀ بر دوم باشند نه بر اول
جَمعِ واژۀ راتبه. (از اشتینگاس) (ناظم الاطباء) (کشاف اصطلاحات الفنون). ج ِراتب. (المنجد). مقرری. مستمری. (از اشتینگاس). مواجب. وظیفۀ سالیانه و یومیه. (از ناظم الاطباء). وظایف. (اقرب الموارد) : جد مرا... فرمود تا...آنچه بباید از وظایف و رواتب ایشان راست میدارد. (تاریخ بیهقی). محمود فرمود تا بخدمت ایشان قیام کند وآنچه بباید از وظایف و رواتب ایشان راست میدارد. (تاریخ بیهقی). از اوقاف مدرسه وجوه رواتب و مواجب ایشان موظف می گشت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 423). خبازی که به اقامت رواتب سرای من موسوم بود پیش من آمد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 330) ، سنتهای تابع فرائض و گویند وابسته به اوقات مخصوصی است. (از اقرب الموارد). سنتهایی که با فرائض خوانده می شود. (از معجم متن اللغه). سنتهای تابع فرایض و یامخصوص است به اوقات مخصوص. (از المنجد). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: جَمعِ واژۀ راتبه است و آن عبارت است ازسنتهایی که تابع و پیرو واجبات می باشند و برخی این سنتها را وابسته به اوقات معین دانسته اند و پس از نماز عیدین و تراویح راتبۀ بر دوم باشند نه بر اول
جمع واژۀ برات. (ناظم الاطباء). جمعی است که از کلمه برات ساخته اند و برات خود نیز در اصل برائت بر وزن سلامت است. (نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال 1 شمارۀ 2، از مطرزی). دستاویزها. سندها. چکها. براتها. حواله ها. (ناظم الاطباء) : چندان برین گونه آمدشد کردندی که آن بروات در دست ایشان کهنه شدی و طمع از آن منقطع کرده. (تاریخ غازانی ص 244). و همه اوقات و ساعات پروانه ها و احکام و بروات و انعام در حق ایشان مجری داشته. (تاریخ قم ص 5). مستوفی اسناد را ضبط و بموجب بروات مهر وزیر و کلانتر و مستوفی حواله و بازیافت میشود. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 45 و 47). - بروات شریفه، براتهای پادشاهی. (ناظم الاطباء)
جَمعِ واژۀ بَرات. (ناظم الاطباء). جمعی است که از کلمه برات ساخته اند و برات خود نیز در اصل برائت بر وزن سلامت است. (نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال 1 شمارۀ 2، از مطرزی). دستاویزها. سندها. چکها. براتها. حواله ها. (ناظم الاطباء) : چندان برین گونه آمدشد کردندی که آن بروات در دست ایشان کهنه شدی و طمع از آن منقطع کرده. (تاریخ غازانی ص 244). و همه اوقات و ساعات پروانه ها و احکام و بروات و انعام در حق ایشان مجری داشته. (تاریخ قم ص 5). مستوفی اسناد را ضبط و بموجب بروات مهر وزیر و کلانتر و مستوفی حواله و بازیافت میشود. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 45 و 47). - بروات شریفه، براتهای پادشاهی. (ناظم الاطباء)
جمع روضه، بوستانها سبزه زارها رواد، سوک گفت: روضه بر گرفته از نوشتاری به نام بوستان کشتگان روضه الشهدا باغ گلزار جمع ریاض روضات. یا روضه باغ رفیع بهشت، قبر گور. یا روضه ترکیب قالب مردم جسم آدم. یا روضه حور بهشت. یا روضه دوزخ باز شمشیر آبدار. یا روضه رضوان بهشت. یا روضه فیروزه رنگ آسمان. خطبه ای که در مراسم عزاداری بالای منبر خوانند و آن شامل حمد خدا و درود بر پیغمبر اسلام و ائمه اطهار و مسایل دینی و اخلاقی و شرح بخشی از وقایع کربلاست. توضیح: این کلمه از نام) روضه الشهدا (ماخوذ است، مجالسی که در آن روضه منعقد است
جمع روضه، بوستانها سبزه زارها رواد، سوک گفت: روضه بر گرفته از نوشتاری به نام بوستان کشتگان روضه الشهدا باغ گلزار جمع ریاض روضات. یا روضه باغ رفیع بهشت، قبر گور. یا روضه ترکیب قالب مردم جسم آدم. یا روضه حور بهشت. یا روضه دوزخ باز شمشیر آبدار. یا روضه رضوان بهشت. یا روضه فیروزه رنگ آسمان. خطبه ای که در مراسم عزاداری بالای منبر خوانند و آن شامل حمد خدا و درود بر پیغمبر اسلام و ائمه اطهار و مسایل دینی و اخلاقی و شرح بخشی از وقایع کربلاست. توضیح: این کلمه از نام) روضه الشهدا (ماخوذ است، مجالسی که در آن روضه منعقد است