- رهگذر
- عابر
معنی رهگذر - جستجوی لغت در جدول جو
- رهگذر
- مسافر و سیاح، عابر، آنکه از جائی عبور کند
- رهگذر
- راه، گذرگاه، عابر پیاده
- رهگذر ((رَ گُ ذَ))
- معبر، گذرگاه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سیاح مسافر، راهزن قاطع الطریق
راه دادن، گذر کسی را بجائی قرار دادن
کسی که از راهی عبور کند، عابر، مسافر
راه گیرنده، کسی که سر راه مردم را بگیرد، راهزن
مسافر
گردشگر، کسی که به منظور سیاحت و شناخت مکانی به آنجا سفر می کند، گیتی نورد، سائح، جهانگرد، گیتی خرام، سیّاح، توریست، جهان نورد
مسافر
گردشگر، کسی که به منظور سیاحت و شناخت مکانی به آنجا سفر می کند، گیتی نورد، سائح، جهانگرد، گیتی خرام، سیّاح، توریست، جهان نورد
کسی که از راهی گذر می کند، آنکه از راهی عبور می کند، عابر، مسافر، راه گذر، راهی که از آن گذر می کنند، راه عبور، راه و گذرگاه، معبر
Interceptor
перехватчик
Abfangjäger
перехоплювач
przechwytujący
interceptador
intercettore
interceptor
intercepteur
onderschepper
अवरोधक
pemintas
معترضٌ
מַיִרְט
önleyici
kisahihi
ตัวสกัดกั้น
আড়িপাতা যন্ত্র
روکنے والا