جدول جو
جدول جو

معنی رنیار - جستجوی لغت در جدول جو

رنیار
(رِ)
ژان فرانسوا. (1655- 1709 میلادی). از شاعران شوخ طبع فرانسه بود و پس از مولیر معروفترین شاعر کمدی نویس فرانسه به شمار میرود. وی پس از تکمیل معلومات خود سفری به ایتالیا کرد و در آنجا از راه قمار ثروت زیادی اندوخت و به فرانسه بازگشت و پس از چندی به اسلامبول رخت سفر بست وباز به پاریس برگشت و بار دیگر تمام اروپا را به سیر و سیاحت زیر پا گذاشت و سرانجام در پاریس مقیم شد و اوقات خود را به نوشتن آثار کمدی خود سپری ساخت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رمیار
تصویر رمیار
(پسرانه)
رامیار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رمیار
تصویر رمیار
چوپان، برای مثال منم رمیار بابت ای رمیده / که سازم خاک پایت نور دیده (انوری - مجمع الفرس - رمیار)
فرهنگ فارسی عمید
(بِ)
کارد. دشنه. خنجر. قمه. (دزی ج 1 ص 120)
لغت نامه دهخدا
(اَنْ)
جمع واژۀ نیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یوغ. (آنندراج) ، مخالفت و ضدیت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
پیر د... شاعر فرانسوی (1524- 1585 میلادی). در شاتودولاپوسونیر واقع در واندوموا بدنیا آمد. وی رئیس مدرسه ادبی بنام پلیاد گردید و بوسیلۀ او روح تازه ای در زبان و ادبیات فرانسه وارد شد
لغت نامه دهخدا
(رَمْ)
شبان. گله بان. (برهان). رامیار. رمه بان. (آنندراج). رمه یار:
منم رمیار پایت آرمیده
که سازم خاک پایت کحل دیده.
نزاری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مِنْ)
کارد. قمه. (از دزی ج 2 ص 620)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ نار، رجوع به نار شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل، در 4 هزارگزی اردبیل و 4 هزارگزی جادۀ اردبیل به تبریز، در جلگۀ معتدل هوایی واقع است و 2042 تن سکنه دارد، آبش از رودخانه، محصولش غلات و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رمیار
تصویر رمیار
گوسفند چران چوپان
فرهنگ لغت هوشیار
تکیه گاه
فرهنگ گویش مازندرانی
پادوی خانه، نوکرخانه
فرهنگ گویش مازندرانی
نهان
فرهنگ گویش مازندرانی