جدول جو
جدول جو

معنی رن - جستجوی لغت در جدول جو

رن(رُ)
یکی از رودهای معروف اروپاست. این رود از اقصی نقاط شرقی سویس سرچشمه میگیرد و پس از مشروب ساختن بخش واله سراسر خاک سویس را می پیماید و وارد کشور فرانسه شده در خلیج لیون به دریای مدیترانه میریزد
لغت نامه دهخدا
رن(تَ لَ لُ)
گوش کردن بسوی کسی. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
رن(رَ)
از رودهای اروپا است که هم از حیث تاریخی و هم از جهت تجارتی دارای اهمیتی فراوان است. طول آن متجاوز از هفتصد میل و مقدار آبی که به دریا می ریزد بیشتر از 76000 میل مکعب است. این رود از کشور سویس سرچشمه گرفته پس از گذشتن از سویس و آلمان وارد شمال غربی آلمان میشود واز آنجا به خاک هلند جاری گشته به دریای شمال فرومی ریزد. (نقل به اختصار از دائره المعارف بریتانیکا)
لغت نامه دهخدا
رن(رَ)
مشقت و محنت. ظاهراً مخفف رنج است. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رنگی که مایه اصلی آمیخته با آن روغن مخصوص باشد رنگ روغن مقابل آبرنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری که با رنگ آمیخته با روغن کشیده شده باشد مقابل آبرنگی، نقاشیی که با رنگهای آمیخته با روغن صورت گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگ وا رنگ
تصویر رنگ وا رنگ
رنگارنگ رنگ برنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگارنگ
تصویر رنگارنگ
مختلف الالوان و گوناگون بچند رنگ مختلف، با رنگ های بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگرز
تصویر رنگرز
کسی که کارش رنگ کردن پارچه و غیره باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنم
تصویر رنم
آواز، سرایش (تک ندارد) زنان نیک سرای زنان سرود خوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگرزی طاقه
تصویر رنگرزی طاقه
رنگرزی تکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگریز
تصویر رنگریز
آنکه پارچه لباس نخ و غیره را رنگ کند صباغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگین
تصویر رنگین
گوناگون، رنگ گرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگین کمان
تصویر رنگین کمان
قوس و قزح آزفنداک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگینا
تصویر رنگینا
میوه ایست شبیه شفتالو شفترنگ شلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگینان
تصویر رنگینان
میوه ایست شبیه شفتالو شفترنگ شلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگینک
تصویر رنگینک
نوعی از حلوا که با آرد گندم بریان کرده و در خرما و روغن سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگرزی
تصویر رنگرزی
عمل و شغل رنگرز، دکان رنگرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنوات
تصویر رنوات
جمع رنوه، پاره گوشت ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنمه
تصویر رنمه
آواز نیکو، گیاهی باریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنو
تصویر رنو
شاد، یکسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنود
تصویر رنود
رندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنوع
تصویر رنوع
برگشتن گونه، پژمریدن، کاهیدن، لاغر شدن، بازی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنوه
تصویر رنوه
پاره گوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنیم
تصویر رنیم
کشش آواز، آواز سرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنین
تصویر رنین
گریه و زاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگ و بوی
تصویر رنگ و بوی
شان و شوکت، رونق و صفا، زیبائی و وجاهت، اعتبار و شکوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنج
تصویر رنج
مشقت، زحمت، محنت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رنجش
تصویر رنجش
زحمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رنجورشدن
تصویر رنجورشدن
اکهاء
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رنجه
تصویر رنجه
زحمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رنجیده
تصویر رنجیده
معذب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رنگ به رنگ
تصویر رنگ به رنگ
اکمد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رنگزا
تصویر رنگزا
آنیلین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رنگین جام
تصویر رنگین جام
آماریلیس
فرهنگ واژه فارسی سره