اسم بتی است که در دمشق پرستش می شد چنانکه در حکایت نعمان سریانی مذکور است و اسم کامل آن هدر رمون است و قصد از خدای آفتاب است که میوجات را می رساند و نضج می دهد. (از قاموس کتاب مقدس)
اسم بتی است که در دمشق پرستش می شد چنانکه در حکایت نعمان سریانی مذکور است و اسم کامل آن هدر رمون است و قصد از خدای آفتاب است که میوجات را می رساند و نضج می دهد. (از قاموس کتاب مقدس)
بیعانه. زری باشد که پیش از کار کردن به مزدور دهند. (برهان) (آنندراج). ربون. (برهان). اربون. اربان. مزد پیشکی، زری که در عوض متاعی بشرط خوش کردن داده باشند چنانکه در هندوانه و خربزه بشرط کارد. (برهان) (آنندراج)
بیعانه. زری باشد که پیش از کار کردن به مزدور دهند. (برهان) (آنندراج). ربون. (برهان). اربون. اربان. مزد پیشکی، زری که در عوض متاعی بشرط خوش کردن داده باشند چنانکه در هندوانه و خربزه بشرط کارد. (برهان) (آنندراج)
شهری است در قسمت سبط یهودا بطرف جنوب اورشلیم و به بنی شمعون تعلق داشت و مجدداً بعد از اسیری آباد شد. بعضی بر آنند که این شهر همان ام الرمانین است که در 130میلی جنوب غربی واقع است و تا بئر شبع هم 13 میل مسافت دارد و آثار چشمه و حوض آب در آنجا مشاهده افتاده است. (از قاموس کتاب مقدس)
شهری است در قسمت سبط یهودا بطرف جنوب اورشلیم و به بنی شمعون تعلق داشت و مجدداً بعد از اسیری آباد شد. بعضی بر آنند که این شهر همان ام الرمانین است که در 130میلی جنوب غربی واقع است و تا بئر شبع هم 13 میل مسافت دارد و آثار چشمه و حوض آب در آنجا مشاهده افتاده است. (از قاموس کتاب مقدس)
پولی که پیش از کار کردن به مزدور می دهند، بیعانه، پیش بها، برای مثال منم درد تو را با جان خریدار / که ارمون داده ام جان را به بازار (لطیفی- مجمع الفرس - ارمون)
پولی که پیش از کار کردن به مزدور می دهند، بیعانه، پیش بها، برای مِثال منم درد تو را با جان خریدار / که ارمون داده ام جان را به بازار (لطیفی- مجمع الفرس - ارمون)
به معنی قلۀ بلند و یا بمعنی ممتنعالوصول یا مقدس میباشد و صیدونیان آنرا سریون درخشنده و اموریان سیز یا شیز میگفتند. (غزلهای سلیمان 4:8). اما عبرانیان آنرا کوه سیؤن مینامیدند. (سفر تثنیه 4:48). و آن قسمت مرتفع کوه شرقی میباشد که بمسافت 40 میل بشمال دریای جلیل و 30 میل بجنوب غربی دمشق واقع، و فعلاً به جبل الشیخ معروف است، و چون دارای سه قله میباشد در مزمور 42:6 آنرا کوههای حرمون خطاب نموده است. و در ایام سابق در طرف شمال ملک بنی اسرائیل واقع میشد. (سفر تثنیه 3:8 و 4:48 و صحیفۀ یوشع 11:3 و 17 و 13:11). و حرمون و تابور نمونۀ نیکوئی برای سایر کوههای زمین موعود میباشد. (مزامیر89:12 و 133:3). بعید نیست که قصد از اسمهای متعدد آن، قله های مختلفش باشد. (انجیل متی 3:9 سرود 4:8 و اول تواریخ ایام 5:23). ارتفاعش از سطح دریا نه هزارو چهارصد قدم میباشد و برفش در بعضی جاها در تمام سال باقی ماند و از دور مثل خطوط سیمین نمودار گردد وگاهی از اوقات آن قله هایی را که به کوه دحی معروف وبشمال وادی یزرعیل واقع است حرمون صغیر گویند، لکن جبل شیخ فقط همان کوهی میباشد که در کتاب مقدس حرمون نامیده شده است و تخمیناً بمسافت 30 میل از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته سنگهایش آهکی و طباشیری و سخت میباشد. در دامنۀ شرقی و جنوبیش بعضی سنگهائی که از کوه آتش فشان اند دیده شود. سرش دارای سه قله میباشد که دو تا بطرف مشرق و یکی بطرف مغرب واقع شده و مسافت دو تای شرقی از یکدیگر چهارصد ذرع و ارتفاعش نه هزار و چهارصد قدم میباشد. اما قلۀ سوم بقدر ششصد ذرع بطرف مغرب مسافت دارد و بقدر یکصد قدم از آنها پست تر و فیمابین اینها وادیی است و این قله را مطبخیه و قلۀ جنوبی را قصر عنتر گویند. محل دیوارداربیضی شکلی با سنگهای تراشیده در آنجا دیده شود و هیکل مخروبه ای در پهلوی آن، و مغاره ای نیز در نزدیکی همان هیکل واقع است و در فصل زمستان برف از قله بمسافت پنجهزار قدم به اطراف امتداد یابد، لکن در تابستان تماماً آب شده تا ماه دوم پائیز اندکی ماند، لهذا وقتی برای بالا رفتن بر آن کوه بهتر و مناسب تر از سه ماه تابستان نمی باشد و خرس و روباه و گرگ و سایر درندگان در آنجا دیده شود. باید دانست که قله های مسطوره مثل بعضی از کوهها برهنه و خالی از گیاه نیست بلکه انواع علفهای غریبه بر آنها میروید و از قله اش بسیاری از زمینهای اراضی مقدسه و شهرهای صور و صیدا و بحرالروم و کوه کرمل و جرزیم و تپه های اطراف اورشلیم و بحیرهالموت و جلعاد و نبو و وادی اردن و جنیسارت و دمشق و لبنان نمایان است. فتوحات یوشعبن نون تقریباً تابه حرمون بود. (صحیفۀ یوشع 11:17). و قوم یهود در وصف هیئت و شبنم کوه مرقوم مبالغه از حد نموده اند. (مزامیر 89:12 و 133:3). و لفظ حرمون در کتب عهد جدیدبهیچ وجه مذکور نیست لکن بعید نیست که همان کوه تجلی باشد. (انجیل متی 17 و انجیل مرقس 9). و همواره برقلۀ آن کوه ابر بسیار متراکم بود و بزودی پراکنده گردد و گاهی ابرها قطعات مختلف یافت شود و پرواضح است که مسیح قبل از تجلی در قیصریه فیلپس یعنی بانیاس حالیه بوده که در دامنۀ کوه حرمون واقع و در آنجا مکان های چندی میباشد که با مکان تجلی بخوبی مناسبت دارد و شخص با دقت میتواند بگوید که موقع تجلی همان کوه حرمون بوده است نه تابور چنانکه تقلیدیین گمان برده اند. رجوع به تابور شود. (قاموس کتاب مقدس ص 317)
به معنی قلۀ بلند و یا بمعنی ممتنعالوصول یا مقدس میباشد و صیدونیان آنرا سریون درخشنده و اموریان سیز یا شیز میگفتند. (غزلهای سلیمان 4:8). اما عبرانیان آنرا کوه سیؤن مینامیدند. (سفر تثنیه 4:48). و آن قسمت مرتفع کوه شرقی میباشد که بمسافت 40 میل بشمال دریای جلیل و 30 میل بجنوب غربی دمشق واقع، و فعلاً به جبل الشیخ معروف است، و چون دارای سه قله میباشد در مزمور 42:6 آنرا کوههای حرمون خطاب نموده است. و در ایام سابق در طرف شمال ملک بنی اسرائیل واقع میشد. (سِفرِ تثنیه 3:8 و 4:48 و صحیفۀ یوشع 11:3 و 17 و 13:11). و حرمون و تابور نمونۀ نیکوئی برای سایر کوههای زمین موعود میباشد. (مزامیر89:12 و 133:3). بعید نیست که قصد از اسمهای متعدد آن، قله های مختلفش باشد. (انجیل متی 3:9 سرود 4:8 و اول تواریخ ایام 5:23). ارتفاعش از سطح دریا نه هزارو چهارصد قدم میباشد و برفش در بعضی جاها در تمام سال باقی ماند و از دور مثل خطوط سیمین نمودار گردد وگاهی از اوقات آن قله هایی را که به کوه دحی معروف وبشمال وادی یزرعیل واقع است حرمون صغیر گویند، لکن جبل شیخ فقط همان کوهی میباشد که در کتاب مقدس حرمون نامیده شده است و تخمیناً بمسافت 30 میل از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته سنگهایش آهکی و طباشیری و سخت میباشد. در دامنۀ شرقی و جنوبیش بعضی سنگهائی که از کوه آتش فشان اند دیده شود. سرش دارای سه قله میباشد که دو تا بطرف مشرق و یکی بطرف مغرب واقع شده و مسافت دو تای شرقی از یکدیگر چهارصد ذرع و ارتفاعش نه هزار و چهارصد قدم میباشد. اما قلۀ سوم بقدر ششصد ذرع بطرف مغرب مسافت دارد و بقدر یکصد قدم از آنها پست تر و فیمابین اینها وادیی است و این قله را مطبخیه و قلۀ جنوبی را قصر عنتر گویند. محل دیوارداربیضی شکلی با سنگهای تراشیده در آنجا دیده شود و هیکل مخروبه ای در پهلوی آن، و مغاره ای نیز در نزدیکی همان هیکل واقع است و در فصل زمستان برف از قله بمسافت پنجهزار قدم به اطراف امتداد یابد، لکن در تابستان تماماً آب شده تا ماه دوم پائیز اندکی ماند، لهذا وقتی برای بالا رفتن بر آن کوه بهتر و مناسب تر از سه ماه تابستان نمی باشد و خرس و روباه و گرگ و سایر درندگان در آنجا دیده شود. باید دانست که قله های مسطوره مثل بعضی از کوهها برهنه و خالی از گیاه نیست بلکه انواع علفهای غریبه بر آنها میروید و از قله اش بسیاری از زمینهای اراضی مقدسه و شهرهای صور و صیدا و بحرالروم و کوه کرمل و جرزیم و تپه های اطراف اورشلیم و بحیرهالموت و جلعاد و نبو و وادی اردن و جنیسارت و دمشق و لبنان نمایان است. فتوحات یوشعبن نون تقریباً تابه حرمون بود. (صحیفۀ یوشع 11:17). و قوم یهود در وصف هیئت و شبنم کوه مرقوم مبالغه از حد نموده اند. (مزامیر 89:12 و 133:3). و لفظ حرمون در کتب عهد جدیدبهیچ وجه مذکور نیست لکن بعید نیست که همان کوه تجلی باشد. (انجیل متی 17 و انجیل مرقس 9). و همواره برقلۀ آن کوه ابر بسیار متراکم بود و بزودی پراکنده گردد و گاهی ابرها قطعات مختلف یافت شود و پرواضح است که مسیح قبل از تجلی در قیصریه فیلپس یعنی بانیاس حالیه بوده که در دامنۀ کوه حرمون واقع و در آنجا مکان های چندی میباشد که با مکان تجلی بخوبی مناسبت دارد و شخص با دقت میتواند بگوید که موقع تجلی همان کوه حرمون بوده است نه تابور چنانکه تقلیدیین گمان برده اند. رجوع به تابور شود. (قاموس کتاب مقدس ص 317)
زری باشد که پیش از کار کردن بمزدور دهند و آنرا بعربی عربون و اربون خوانند. (جهانگیری) (برهان). مزدی را گویند که پیش از کار کردن بگیرند یا بدهند. سیمی که پیش از کار از بابت مزد به مزدور دهند. ربون. پیش مزد. بیعانه که بعربی اربون گویند و ظاهراً اربون را بتصحیف ارمون خوانده اند. (رشیدی) : منم درد ترا با جان خریدار که ارمون داده ام جان را ببازار. لطیفی (از شعوری) ، نام خضر پیغمبر. (برهان) (غیاث). قیل هو الخضر علیه السلام، والصحیح انه من انبیاء بنی اسرائیل. (شرح قاموس) ، بعضی گویند نام حضرت الیاس علیه السلام. (غیاث) ، نام حضرت علی علیه السلام، نام بیت المقدس، نام بلیان بن ملکان. (برهان)
زری باشد که پیش از کار کردن بمزدور دهند و آنرا بعربی عربون و اربون خوانند. (جهانگیری) (برهان). مزدی را گویند که پیش از کار کردن بگیرند یا بدهند. سیمی که پیش از کار از بابت مزد به مزدور دهند. ربون. پیش مزد. بیعانه که بعربی اربون گویند و ظاهراً اربون را بتصحیف ارمون خوانده اند. (رشیدی) : منم درد ترا با جان خریدار که ارمون داده ام جان را ببازار. لطیفی (از شعوری) ، نام خضر پیغمبر. (برهان) (غیاث). قیل هو الخضر علیه السلام، والصحیح انه من انبیاء بنی اسرائیل. (شرح قاموس) ، بعضی گویند نام حضرت الیاس علیه السلام. (غیاث) ، نام حضرت علی علیه السلام، نام بیت المقدس، نام بلیان بن ملکان. (برهان)