- رمداء
- شترمرغ
معنی رمداء - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلای بد
خاکستر
کلانسالی، شیر بسیار نوشیدن
تابانرخسار: دختر، بی موی: زنی که بر چوز او موی نباشد، ریگستان
بالاپوش دو تهی، تاژ چادر (خیمه)، شمشیر، کمان، خرد، بیخردی از واژگان دو پهلو، آراینده، زشت کننده، رام، بخشنده، شادابی تازگی جوانی، شید جامه ای که روی جامه دیگر پوشند جبه بالاپوش جمع اردیه. یا ردای نیل آسمان، شب
افزونی گوالش