جدول جو
جدول جو

معنی رمات - جستجوی لغت در جدول جو

رمات
(رُ)
رماه. رجوع به رماه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رمان
تصویر رمان
(دخترانه)
انار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رمال
تصویر رمال
رمل ها، ریگها، جمع واژۀ رمل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حرمات
تصویر حرمات
حرمت ها، احترام ها، عزّت ها، حرام بودن ها، جمع واژۀ حرمت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمان
تصویر رمان
داستان بلند خیالی منثور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رفات
تصویر رفات
شکسته شده، از هم ریخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رماک
تصویر رماک
مادیان ها، اسبان ماده
فرهنگ فارسی عمید
(هََ رِ)
جمع واژۀ هرمه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مُ رِمْ ما)
جمع واژۀ مرمه تأنیث مرم، نعت فاعلی از ارمام. رجوع به مرم و ارمام شود، بلاها. (منتهی الارب). دواهی. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(صَ رَ)
جمع واژۀ صرمه است. رجوع به صرمه شود
لغت نامه دهخدا
(حُ رُ)
جمع واژۀ حرمت. (ترجمان عادل بن علی).
- حرمات اﷲ، آنچه واجب است قیام به آن و حرام است تفریط در آن
لغت نامه دهخدا
(خَ رَ)
جمع واژۀ خرمه. (منتهی الارب) (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ کرمه. وزنی از اوزان و هر کرمه شش قیراط است. (یادداشت مؤلف). رجوع به کرمه شود
لغت نامه دهخدا
(مِ)
مرماه. تیر پیکان گردی که بدان تیراندازی آموزند. (ناظم الاطباء). پیکان گرد که بدان تیراندازی تعلیم کنند. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به مرماه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رماج
تصویر رماج
بند نیزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمات
تصویر شمات
تک ندارد سر شکستگان سر کوفتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمات
تصویر سمات
داغها و نشانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمات
تصویر تمات
فرانسوی گوجه فرنگی بکاه سر گوجه فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمات
تصویر حمات
جمع حامی پشتیبانان نگهدارندگان نگهبانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امات
تصویر امات
جمع ام، مادران، گوهران بن ها جمع ام مادران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روات
تصویر روات
جمع راوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رماء
تصویر رماء
افزونی گوالش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رماد
تصویر رماد
خاکستر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رماح
تصویر رماح
نیزه ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رماع
تصویر رماع
درد شکم، درد پشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رماق
تصویر رماق
روزی تنگ بخور و نمیر، دورویی، نگریستن با کینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رماک
تصویر رماک
جمع رمکه مادیانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرمات
تصویر حرمات
جمع حرمه، گرامش ها، آبروها، ناشکستنی ها جمع حرمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمام
تصویر رمام
استخوانهای پوسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمان
تصویر رمان
داستان، افسانه ترسو و هراسان و گریزان، رمنده
فرهنگ لغت هوشیار
تیراندازی، پرتاباندن، چفته زدن، یله کردن، چیره کردن تیر انداختن، تیر اندازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعات
تصویر رعات
نگهدارندگان، حارسان، چوپانان
فرهنگ لغت هوشیار
شکسته از هم ریخته ریزه ریزه، ریزه گیاه، کهنه حطام، از هم پاشیده شده ریزه ریزه شده، پوسیده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع رحمه، لم ها درسه ها مهربانی ها مهربانی کردن شفقت ورزیدن، بخشودن عفو کردن، مهربانی شفقت، بخشایش عفو. یا رحمت به در مورد تایید برتری و رجحان چیزی بر چیز دیگر گویند مثلا در مورد خربزه یا هندوانه بی مزه گویند: (رحمت به آب حمام)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمال
تصویر رمال
ریگها کسی که رمل می اندازد، فالبین
فرهنگ لغت هوشیار