جدول جو
جدول جو

معنی رقیمجات - جستجوی لغت در جدول جو

رقیمجات
(رَ مَ)
جمع واژۀ رقیمه. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ غیر فصیح رقیمه: ’رقیمجات مفصل مصحوب ذوالفقاربیگ رسیده بود. ’ (قایم مقام) (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
رقیمجات
جمع رقیمه:) رقیمجات مفضل مصحوب ذوالفقار بیک رسیده بود (قائم مقام)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ)
جمع واژۀ رقیب. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به رقیب شود
لغت نامه دهخدا
(رَ قَ می یا)
تیره های منسوب به رقم مدینۀ طیبه. (ناظم الاطباء). رجوع به رقم شود
لغت نامه دهخدا
(رُقْ)
رقیات. جمع واژۀ رقیه. (اقرب الموارد). رجوع به رقیه شود
لغت نامه دهخدا
(رُ قی یا)
جمع واژۀ رقیه. (دهار) (منتهی الارب). رجوع به رقیه شود
لغت نامه دهخدا
(رُ قَیْ یا)
لقب عبدالله بن قیس از آن جهت که او را چند زن یا چند جده یا چند حبیبه بنام رقیهبود. (از منتهی الارب). رجوع به الموشح ص 149 شود
لغت نامه دهخدا
(رُ قَ)
رقیات. جمع واژۀ رقیه. (اقرب الموارد). رجوع به رقیه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترقیمات
تصویر ترقیمات
جمع ترقیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقعجات
تصویر رقعجات
جمع رقعه نامه ها مکتوبها
فرهنگ لغت هوشیار