جدول جو
جدول جو

معنی رقومی - جستجوی لغت در جدول جو

رقومی
(رُ)
منسوب به رقم است. (یادداشت مؤلف).
- حساب رقومی، حساب عددی، یعنی حسابی که با اعداد سر و کار دارد، مانند چهار عمل اصلی با اعداد 1 و 2 و 3 و 9 و... مقابل حساب جمل. رجوع به رقم شود
لغت نامه دهخدا
رقومی
حساب عددی، مانند چهار عمل اصلی
تصویری از رقومی
تصویر رقومی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رقوم
تصویر رقوم
رقم ها، اعداد، جمع واژۀ رقم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رومی
تصویر رومی
از مردم روم، تهیه شده در روم، زبان و خط لاتین، (صفت نسبی، منسوب به روم شرقی و مخصوصاً آسیای صغیر) اهل روم شرقی، در موسیقی گوشه ای در بیات ترک، کنایه از سفید و روشن، نوعی پارچۀ گران قیمت، کنایه از خورشید
فرهنگ فارسی عمید
(مُ قَوْ وِ)
یحیی بن حکیم به این انتساب شهرت دارد. (از انساب سمعانی). رجوع به یحیی شود
لغت نامه دهخدا
(مُ قَوْ وِ)
تقویم نویسی. تقویم دانی. استخراج تقویم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). محاسبه کردن وقت ها و حساب کواکب. سنجیدن قرب و بعد و ارتفاع ستارگان: درمقومیش اشکال بود که هست یانه. (چهارمقاله ص 96).
کرده بنای عدل را خامۀ تو مهندسی
کرده نجوم فضل را خاطر تو مقومی.
(از ترجمه محاسن اصفهان ص 133).
و رجوع به مقوم شود
لغت نامه دهخدا
در تازی نیامده ارزیابی، راست گردانی، گاهنامه نویسی، راست کنندگی، قایم کنندگی، قیمت کنندگی، ارزیابی، تقویم نویسی: (... و در مقومیش اشکال بود که هست یا نه) (چهارمقاله. 96)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقوم
تصویر رقوم
جمع رقم، نبشته ها پیکرها جمع رقم ارقام
فرهنگ لغت هوشیار
بادبان، شهروند رم منسوب به روم (پایتخت ایتالیا) از مردم روم رمی، منسوب به روم (آسیای صغیر) از مردم آسیای صغیر. یا رومی و زنگی روز و شب. یا رومی و هندی روز و شب، نوعی جامه، آهنگهایی که از مملکت عثمانی به ایران آمده و اغلب وزن دو ضربی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقومی
تصویر مقومی
((مُ قَ وِّ))
راست کنندگی، قایم کنندگی، قیمت کنندگی، ارزیابی، تقویم نویسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رقوم
تصویر رقوم
((رُ))
جمع رقم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رومی
تصویر رومی
([ع - فا]]، )
منسوب به روم، سفیدپوست، کنایه از روز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قومی
تصویر قومی
عرقيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قومی
تصویر قومی
Ethnic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قومی
تصویر قومی
ethnique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قومی
تصویر قومی
étnico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قومی
تصویر قومی
民族的
دیکشنری فارسی به چینی
ملّی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از قومی
تصویر قومی
نسلی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قومی
تصویر قومی
জাতিগত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قومی
تصویر قومی
เชื้อชาติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قومی
تصویر قومی
kikabila
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قومی
تصویر قومی
民族的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قومی
تصویر قومی
민족적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قومی
تصویر قومی
אתני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قومی
تصویر قومی
этнический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قومی
تصویر قومی
etnis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قومی
تصویر قومی
जातीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قومی
تصویر قومی
etnisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قومی
تصویر قومی
etnico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قومی
تصویر قومی
étnico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قومی
تصویر قومی
etniczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قومی
تصویر قومی
ethnisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قومی
تصویر قومی
етнічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی