- رقوء
- خون بند آنچه بر زخم نهند تا خون را بند آرد، آشتی دهنده
معنی رقوء - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برناک (حنا)، کرکم (زعفران)
جمع رقم، نبشته ها پیکرها جمع رقم ارقام
لرزنده از سرما
خفتن، خوابیدن
زن نازا، زی مرده (گویش گیلکی)
افسونگر، کوهنورد
رفو رفو یونانی درز دوزی درز گیری
دو دلی و پژوهش، افزونی برسد، آراماندن آرام کردن
رقم ها، اعداد، جمع واژۀ رقم
خوابیدن، خفتن، جمع راقد، خفتگان، خوابیدگان
ریگ، توده گرد