- رقبات
- جمع رقبه، بنگردن ها، بندگان، داراک ورستادی (موقوفه) جمع رقبه گردنها، بندگان بنده ها، املاک و مستغلات موقوفه
معنی رقبات - جستجوی لغت در جدول جو
- رقبات
- رقبه ها، گردنها، کنایه از املاک و زمینی که به کسی داده می شود که تا عمر دارد از آن بهره و فایده ببرد، جمع واژۀ رقبه
- رقبات ((رَ قَ))
- جمع رقبه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع ترقب
چشم و هم چشمی
جمع رحبه، خاکهای خوب گستره ها درگاه ها میانسراها سرزمین وسیع و پر گیاه، ساحت خانه، وسط سرای جمع رحاب رحبات
جمع رکبه، زانوان، آرنج ها
چشمداشت، بیوسیدن (انتظار کشیدن)، نگهبانی، افسار کردن رقبانی ستبر گردن مرد
رقیبان، نگهبانان، جمع رقیب، همال ها همکوشان جمع رقیب همچشمان رقیبان
انتظار کشیدن، چشم داشت، همچشمی
تلاش برای پیشی گرفتن بر یکدیگر، کنایه از با کسی هم رتبه شدن در انجام کاری مثلاً محصولات ما با تولیدات خارجی رقابت می کند
عقبه ها، راههای سخت کوهستانی، گردنه ها، جمع واژۀ عقبه
جمع عقبه، راه های دشوار راه دشوار در کوه گردنه، امری سخت و دشوار، جمع عقبات
جمع قربه، مشک ها
Competition
конкуренция
Wettbewerb
конкуренція
konkurencja
competição
competizione
competencia
compétition
competitie
प्रतिस्पर्धा
kompetisi
منافسةٌ
תחרות
rekabet
ushindani
การแข่งขัน