آملی. از گویندگان ایرانی الاصل فارسی زبان دربار اکبرشاه و از مردم آمل بود. وی به هندوستان سفر کرد و در اکبرآباد اقامت گزید. بیت زیر ازوست: زخم شمشیر جفای تو به مرهم بستم تا ازو چاشنی درد تو بیرون نرود. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3). رجوع به صبح گلشن ص 184 و فرهنگ سخنوران شود شاعری است متوفی بسال 939 هجری قمری او راست دیوانی به ترکی. (یادداشت مؤلف)
آملی. از گویندگان ایرانی الاصل فارسی زبان دربار اکبرشاه و از مردم آمل بود. وی به هندوستان سفر کرد و در اکبرآباد اقامت گزید. بیت زیر ازوست: زخم شمشیر جفای تو به مرهم بستم تا ازو چاشنی درد تو بیرون نرود. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3). رجوع به صبح گلشن ص 184 و فرهنگ سخنوران شود شاعری است متوفی بسال 939 هجری قمری او راست دیوانی به ترکی. (یادداشت مؤلف)
پسر کمال الدین محمود رفیقی از شاعران خوشنویس معاصر سلطان حسین بایقرابود. وی به مجنون چپ نویس شهرت داشت و خطی اختراع کرده و آن را توأمان نام نهاده بود. از قصاید اوست: فیروزۀ سپهر در انگشترین تست روی زمین تمام به زیر نگین تست و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 362 و تحفۀ سامی ص 74 و 75 و ترجمه مجالس النفایس چ حکمت ص 74 شود
پسر کمال الدین محمود رفیقی از شاعران خوشنویس معاصر سلطان حسین بایقرابود. وی به مجنون چپ نویس شهرت داشت و خطی اختراع کرده و آن را توأمان نام نهاده بود. از قصاید اوست: فیروزۀ سپهر در انگشترین تست روی زمین تمام به زیر نگین تست و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 362 و تحفۀ سامی ص 74 و 75 و ترجمه مجالس النفایس چ حکمت ص 74 شود
از گویندگان قرن دهم هجری قمری بود در تبریز به مطربی اوقات صرف می کرد و در آن کار نقشها و صورتها تصنیف کرده بود. بیت زیر ازوست: عمری است که من عاشق رخسار بتانم سودازدۀ زلف بتان از دل و جانم. (از دانشمندان آذربایجان ص 160 از تحفۀ سامی). رجوع به فرهنگ سخنوران شود
از گویندگان قرن دهم هجری قمری بود در تبریز به مطربی اوقات صرف می کرد و در آن کار نقشها و صورتها تصنیف کرده بود. بیت زیر ازوست: عمری است که من عاشق رخسار بتانم سودازدۀ زلف بتان از دل و جانم. (از دانشمندان آذربایجان ص 160 از تحفۀ سامی). رجوع به فرهنگ سخنوران شود
میرزامحمد علی از گویندگان قرن سیزدهم هجری قمری و از سادات طباطبایی از محال قم بود و سالها در اصفهان تحصیل نمود و در علوم ریاضی مهارتی داشت. گاهی شعر می گفت که از آن جمله است: در طرف چمن مرغ دل آرام نگیرد پیداست که غیر از هوس دام ندارد. # شب آدینه و من مست و صراحی دردست وای بر من اگر از ره عسسی برخیزد. # کند دیوانه را زنجیر عاقل می ندانستم که از زنجیر زلف آن پری دیوانه خواهم شد. # رفت از کار دلم دوش به بانگ جرسی غالباً همره این غافله بوده ست کسی. (از مجمع الفصحا ج 2 ص 143). رجوع به نگارستان دارا نگار خانه 4 و انجمن خاقان انجمن 4 و تذکرۀ دلگشا نسخۀ خطی کتاب خانه ملک، بوستان 2 و سفینه المحمود مجلس 3 مرتبۀ1 ص 151 و فرهنگ سخنوران شود
میرزامحمد علی از گویندگان قرن سیزدهم هجری قمری و از سادات طباطبایی از محال قم بود و سالها در اصفهان تحصیل نمود و در علوم ریاضی مهارتی داشت. گاهی شعر می گفت که از آن جمله است: در طرف چمن مرغ دل آرام نگیرد پیداست که غیر از هوس دام ندارد. # شب آدینه و من مست و صراحی دردست وای بر من اگر از ره عسسی برخیزد. # کند دیوانه را زنجیر عاقل می ندانستم که از زنجیر زلف آن پری دیوانه خواهم شد. # رفت از کار دلم دوش به بانگ جرسی غالباً همره این غافله بوده ست کسی. (از مجمع الفصحا ج 2 ص 143). رجوع به نگارستان دارا نگار خانه 4 و انجمن خاقان انجمن 4 و تذکرۀ دلگشا نسخۀ خطی کتاب خانه ملک، بوستان 2 و سفینه المحمود مجلس 3 مرتبۀ1 ص 151 و فرهنگ سخنوران شود
شاگرد ملا حیرتی از گویندگان قرن دهم هجری قمری مردی بی قید و بی ادب و لاابالی و قمارباز و در عین حال صاحب ذوق بود. صادقی کتابدار داستانی درباره رفتار وی نسبت به دیوان و شعر امیرخسرو دهلوی یاد می کند و گوید شب در خواب امیرخسرو را دید و فردا این مطلع را گفت: نه زخم تیغ بود بر جبین رفیقی را نشان بندگی یار بر جبین دارد. (از مجمع الخواص ترجمه دکتر خیامپور). رجوع به روز روشن ص 255 و فرهنگ سخنوران شود
شاگرد ملا حیرتی از گویندگان قرن دهم هجری قمری مردی بی قید و بی ادب و لاابالی و قمارباز و در عین حال صاحب ذوق بود. صادقی کتابدار داستانی درباره رفتار وی نسبت به دیوان و شعر امیرخسرو دهلوی یاد می کند و گوید شب در خواب امیرخسرو را دید و فردا این مطلع را گفت: نه زخم تیغ بود بر جبین رفیقی را نشان بندگی یار بر جبین دارد. (از مجمع الخواص ترجمه دکتر خیامپور). رجوع به روز روشن ص 255 و فرهنگ سخنوران شود
مولانا رفقی، کسی خوش طبع ظریف است و شعر او لطیف است و این مطلع از اوست: نمی دانم چه سان گویم به شمع خویش سوز دل که گر دم می زنم سوی رقیبان می شود مایل. (مجالس النفائس ص 403). رجوع به فرهنگ سخنوارن شود شیخ محمد رفقی افندی. از گویندگان بنام قرن سیزده و از مشایخ نقشبندی بود. در زبان فارسی یدی طولی داشت و آن زبان را تدریس می کرد. اشعار عرفانی فراوانی از او بجای مانده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
مولانا رفقی، کسی خوش طبع ظریف است و شعر او لطیف است و این مطلع از اوست: نمی دانم چه سان گویم به شمع خویش سوز دل که گر دم می زنم سوی رقیبان می شود مایل. (مجالس النفائس ص 403). رجوع به فرهنگ سخنوارن شود شیخ محمد رفقی افندی. از گویندگان بنام قرن سیزده و از مشایخ نقشبندی بود. در زبان فارسی یدی طولی داشت و آن زبان را تدریس می کرد. اشعار عرفانی فراوانی از او بجای مانده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
یا رفیق رزق سلوم. رفیق بن موسی رزق سلوم، متولدبسال 1308 هجری قمری و مقتول بسال 1334 هجری قمری از ادبا و گویندگان و حقوقدانان و از آزادیخواهان عرب در عصر ترک بود. در حمص به دنیا آمد و پس از کسب دانش مدتی به رهبانیت گروید ولی بعد، از آن روگردان شد و به نوشتن مقالات در روزنامه ها و مجلات پرداخت. تألیفاتی نیز دارد که از آن جمله است: ’حیوه البلاد فی علم الاقتصاد’ - ’حقوق الدّول’ او بزبانهای روسی و انگلیسی و ترکی و فرانسه آشنایی کامل داشت. رفیق قصائد و شعرهای بلندی در استقلال طلبی و میهن خواهی دارد. وی را در بیروت اعدام کردند. (از اعلام زرکلی چ جدید ص 3)
یا رفیق رزق سلوم. رفیق بن موسی رزق سلوم، متولدبسال 1308 هجری قمری و مقتول بسال 1334 هجری قمری از ادبا و گویندگان و حقوقدانان و از آزادیخواهان عرب در عصر ترک بود. در حمص به دنیا آمد و پس از کسب دانش مدتی به رهبانیت گروید ولی بعد، از آن روگردان شد و به نوشتن مقالات در روزنامه ها و مجلات پرداخت. تألیفاتی نیز دارد که از آن جمله است: ’حیوه البلاد فی علم الاقتصاد’ - ’حقوق الدّول’ او بزبانهای روسی و انگلیسی و ترکی و فرانسه آشنایی کامل داشت. رفیق قصائد و شعرهای بلندی در استقلال طلبی و میهن خواهی دارد. وی را در بیروت اعدام کردند. (از اعلام زرکلی چ جدید ص 3)
از جملۀ شعرای قرن نهم هجری و منسوب به دربار سلطان یعقوب است. وی مردی فاضل و کامل بود و در مباحثه مجادله مینمود. بیت زیر از اوست: دلم زآن رشتۀ جان را به تیر یار بربسته که نتواند ز جا پرواز کردن مرغ پربسته. (از مجالس النفائس ص 306) ابوالحسن محمد بن علی بن ابراهیم شفیقی منقری. وی در رحبۀشام به سال 415 هجری قمری حدیث گفت و ابونصر همزۀ بنی محمد همدانی از او روایت دارد. (از لباب الانساب)
از جملۀ شعرای قرن نهم هجری و منسوب به دربار سلطان یعقوب است. وی مردی فاضل و کامل بود و در مباحثه مجادله مینمود. بیت زیر از اوست: دلم زآن رشتۀ جان را به تیر یار بربسته که نتواند ز جا پرواز کردن مرغ پربسته. (از مجالس النفائس ص 306) ابوالحسن محمد بن علی بن ابراهیم شفیقی منقری. وی در رحبۀشام به سال 415 هجری قمری حدیث گفت و ابونصر همزۀ بنی محمد همدانی از او روایت دارد. (از لباب الانساب)
یکی از گویندگان نامی ترک و از پیروان فرقۀ حروفیه و شاگرد نسیمی شاعر است که بسبب داشتن عقیدۀ حروفیه وی را (نسیمی را) بسال 820 هجری قمری در شهر حلب پوست کندند. رفیعی مؤلف کتاب بشارت نامه می باشد. (از تاریخ ادبی ایران تألیف ادوارد براون ج 3 ص 507 و 399). رجوع به تاریخ شعر عثمانی ج 1 ص 338 و 336 شود
یکی از گویندگان نامی ترک و از پیروان فرقۀ حروفیه و شاگرد نسیمی شاعر است که بسبب داشتن عقیدۀ حروفیه وی را (نسیمی را) بسال 820 هجری قمری در شهر حلب پوست کندند. رفیعی مؤلف کتاب بشارت نامه می باشد. (از تاریخ ادبی ایران تألیف ادوارد براون ج 3 ص 507 و 399). رجوع به تاریخ شعر عثمانی ج 1 ص 338 و 336 شود