آسایش و راحت و استراحت و آرامش و اطمینان و آسودگی. (ناظم الاطباء). استراحت. (یادداشت مؤلف). اغلب به تشدید ’یاء’ تلفظ کنند ولی به تخفیف ’یاء’ است. (ادب الکاتب، مصر، 1346 ص 277) (محیط المحیط). صاحب تاج العروس در مادۀ صلح گوید: و لیس فی کلامهم فعالیه مشدده کذا نقلوه. با اینحال در لفظ کراهیت گوید: رفاهیت به تشدید نیز خوانده میشود. (از نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال اول شمارۀ 5) : بازرگانی بود که به نعمت و رفاهیت شهرتی داشت. (سندبادنامه ص 154). در هنگام رفاهیت و راحت ساعات حال، از شدت اوقات مستقبل اندیشه دارد. (سندبادنامه ص 122). رعایا در مهد رفاهیت و ضعفا در سایۀ عنایت و عاطفت قرار گرفته اند. (سندبادنامه ص 118). در دامن امن و فراغت و خصب و رفاهیت اعتیاد و عادت گرفته اند. (سندبادنامه ص 40). زبان روات و بیان ثقات آوازۀ رفاهیت رعیت و خصب و امن ولایت او به گوش خلق رسانیده. (سندبادنامه ص 31). تا شهر مصون و اهالی مأمون به رفاهیت بیارمیدی. (ترجمه محاسن اصفهان ص 96) ، شادمانی و خرسندی. فراخی و ارزانی. (ناظم الاطباء). فراخی. فراخی عیش. (یادداشت مؤلف)
آسایش و راحت و استراحت و آرامش و اطمینان و آسودگی. (ناظم الاطباء). استراحت. (یادداشت مؤلف). اغلب به تشدید ’یاء’ تلفظ کنند ولی به تخفیف ’یاء’ است. (ادب الکاتب، مصر، 1346 ص 277) (محیط المحیط). صاحب تاج العروس در مادۀ صلح گوید: و لیس فی کلامهم فعالیه مشدده کذا نقلوه. با اینحال در لفظ کراهیت گوید: رفاهیت به تشدید نیز خوانده میشود. (از نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال اول شمارۀ 5) : بازرگانی بود که به نعمت و رفاهیت شهرتی داشت. (سندبادنامه ص 154). در هنگام رفاهیت و راحت ساعات حال، از شدت اوقات مستقبل اندیشه دارد. (سندبادنامه ص 122). رعایا در مهد رفاهیت و ضعفا در سایۀ عنایت و عاطفت قرار گرفته اند. (سندبادنامه ص 118). در دامن امن و فراغت و خصب و رفاهیت اعتیاد و عادت گرفته اند. (سندبادنامه ص 40). زبان روات و بیان ثقات آوازۀ رفاهیت رعیت و خصب و امن ولایت او به گوش خلق رسانیده. (سندبادنامه ص 31). تا شهر مصون و اهالی مأمون به رفاهیت بیارمیدی. (ترجمه محاسن اصفهان ص 96) ، شادمانی و خرسندی. فراخی و ارزانی. (ناظم الاطباء). فراخی. فراخی عیش. (یادداشت مؤلف)
کراهت داشتن ناپسند داشتن، نفرت بیمیلی: (نه او را از هیچ مکروهی کراهیت باشد) (اوصاف الاشراف) توضیح: این کلمه در اصل مخفف است ولی بضرورت شعر مشدد آید (مثنوی علا الدوله) در تاج العروس آمده که بتشدید نیز خوانده میشود در تداول نیز بتشدید یاء استعمال شود
کراهت داشتن ناپسند داشتن، نفرت بیمیلی: (نه او را از هیچ مکروهی کراهیت باشد) (اوصاف الاشراف) توضیح: این کلمه در اصل مخفف است ولی بضرورت شعر مشدد آید (مثنوی علا الدوله) در تاج العروس آمده که بتشدید نیز خوانده میشود در تداول نیز بتشدید یاء استعمال شود