آروغ را گویند و آن بادی است که با صدا از راه گلو برمی آید. (برهان). مخفف آروغ است. (انجمن آرا) (از آنندراج). بادی بود که از گلو برآید و آروغ و ارغ و رچک نیز گویند. (فرهنگ خطی) (از شعوری ج 2 ورق 24). آروغ. (فرهنگ جهانگیری). آجل. رجک. (فرهنگ سروری). فواق. رجغک. رجوع به مترادفات کلمه شود
آروغ را گویند و آن بادی است که با صدا از راه گلو برمی آید. (برهان). مخفف آروغ است. (انجمن آرا) (از آنندراج). بادی بود که از گلو برآید و آروغ و ارغ و رچک نیز گویند. (فرهنگ خطی) (از شعوری ج 2 ورق 24). آروغ. (فرهنگ جهانگیری). آجل. رجک. (فرهنگ سروری). فواق. رجغک. رجوع به مترادفات کلمه شود
برغت و میل و یا بترس و بیم: رسولان حضرت و صادر ووارد درگاه را در آن مدت رغبه اورهبه رطب اللسان داشته بود. رغمالانف. بناخواست بناخواه بکوری چشم رغما لانف شما میکنم
برغت و میل و یا بترس و بیم: رسولان حضرت و صادر ووارد درگاه را در آن مدت رغبه اورهبه رطب اللسان داشته بود. رغمالانف. بناخواست بناخواه بکوری چشم رغما لانف شما میکنم